X
صفحه نخست
محتوا کلامی
محتوای تصویری
دکتر بهمن آبادی
ElectroMagnetism1 --Fall 1389
ElectroMagnetism II- Course- Sharif- Spring 1390
دکتر امیر جعفری
1388-Algebraic Geometery
Algebra III-1388
Algebratic Topology-1389
Linear algebra--Sharif-Spring 1390
Topics in Number Theory-1390
دکتر محسن جمالی
Number Theory-Fall1388
دکتر آرش رستگار
Topics in Number Theory- Course- Sharif- Spring 1401
Complex Analysis- Course- Sharif- Spring 1401
Arithmetic Geometry- Course- Sharif- Spring 1401
Topics in Algebraic Topology- Course- Sharif- Spring 1401
Geometric algebraic number theory-1391
دکتر سیاوش شهشهانی
1389-Analysis I
Calculus2-1388
Mathematical Analysis II-Course-Sharif-1390
دکتر شیخ جباری
Quantum Field Theory-Course-IPM-1389
QFT II- Course- IPM- Spring- 1390
دکتر محمد رضا عارف
Information theory- Course- Sharif- Fall 1390
دکتر کسری علیشاهی
Probability-fall-1388
Stochastic Analysis-1388
Randomized Analysis-1388
Statistics-Course-IASBS 1389
Theory of Probability - Course - Sharif -Fall 1389
probability and its application-Course-Sharif-1390
Real Analysis- Course- Sharif- Fall- 1390
مباحث پیشرفته در آمار-۱۳۹۱
دکتر غلامزاده
Algebraic Geometry-1388
دکتر کریم پور
Quantum I-Sharif-Fall 1389
Quantum II-Sharif-Fall 1389
دکتر مهدی گلشنی
Quantom field theory-1389
دکتر مصفا
String Theory I - Sharif - Spring-1390
دکتر رضا مقدسی
سلسله درسهای آموزش ریاضی 2
Vision-Course-Moghaddasi-Sharif-Fall 1389
دکتر نقشینه
Analysis II-1389
Analysis I -1387
Foundations of Mathematics-1389
Mathematical Analysis 2-Course-Amirkabir-1390
دکتر ابوالحسن واعظی
Condensed Matter (Special Topics)-Sharif-Fall-1390
فیلم های آموزشی
درس های دانشکده ریاضی دانشگاه شریف
سایت 3blue1brown
حساب دیفرانسیل
جبر خطی
شبکههای عصبی
معادلات دیفرانسیل
مسئلهها
چرا عدد پی؟
هندسه
آنالیز
توپولوژی
نظریهٔ گروه
علوم کامپیوتر
فیزیک
احتمال
همهگیریها
Lockdown math
متفرقه
خیام خیـــّـام
فرم ثبت نام در خیام خیّام
اطلاعات برگزاری
لینک ورود آنلاین به نشست
ویدیو جلسات برگزار شده
بنیانگذاران
مسائل و مسابقات
مسائل دبستانی
سؤالات المپیاد ششم
سؤلات ۱ تا ۱۰۰
سؤالات ۱۰۱ تا ۲۰۰
سؤالات ۲۰۱ تا ۳۰۰
سؤالات ۳۰۱ تا ۳۴۵
مسائل متوسطه اول
سؤالات فارسی المپیاد هفتم
سؤالات ۱ تا ۱۰۰
سؤالات ۱۰۱ تا ۲۰۰
سؤالات ۲۰۱ تا ۳۰۰
سؤالات ۳۰۱ تا ۴۰۰
سؤالات ۴۰۱ تا ۴۱۹
سؤالات فارسی المپیاد هشتم
سؤالات ۱ تا ۱۰۰
سؤالات ۱۰۱ تا ۲۰۰
سؤالات ۲۰۱ تا ۳۰۰
سؤالات ۳۰۱ تا ۴۰۰
سؤالات ۴۰۱ تا ۴۵۵
سؤالات فارسی المپیاد نهم
سؤالات ۱ تا ۱۰۰
سؤالات ۱۰۱ تا ۲۰۰
سؤالات ۲۰۱ تا ۳۰۰
سؤالات ۳۰۱ تا ۴۰۰
سؤالات ۴۰۱ تا ۴۴۳
سؤالات انگلیسی المپیاد نهم
سؤالات انگلیسی تشریحی المپیاد نهم
مسائل متوسطه دوم
سؤالات پیشنهادی المپیاد بین المللی ریاضی
سؤالات جبر
سؤالات ترکیبیات
سؤالات هندسه
سؤالات نظریه اعداد
سؤالات المپیادهای ریاضی داخلی ایران
سؤالات مرحله اول المپیاد ریاضی ایران
سؤالات مرحله دوم المپیاد ریاضی ایران
سؤالات آزمونهای خلاقیت، دوره تابستان المپیاد ریاضی ایران
سؤالات کلاس دهم
سؤالات کلاس یازدهم
سؤالات کوتاه پاسخ کلاس یازدهم
سؤالات تشریحی کلاس یازدهم
مسائل دانشگاهی
ریاضی 1
عدد
عدد چیست؟
اعداد حقیقی
عملیات جبری و ترسیم های هندسی
اعداد مختلط (1)
اعداد مختلط (2)
اعداد مختلط و تبدیلات هندسی
دنباله های عددی (صفحه اول)
دنباله های عددی (صفحه دوم)
تابع، محاسبه و تقریب
پایداری محاسبه
تابع های پیوسته؛ مثال های ابتدایی
خواص تابع های پیوسته (1)
خواص تابع های پیوسته (2)
مفهوم حد
مشتق
مفهوم مشتق (صفحه اول)
مفهوم مشتق (صفحه دوم)
نتایج اولیه مشتق پذیری (صفحه اول)
نتایج اولیه مشتق پذیری (صفحه دوم)
قاعده زنجیری، نماد لایب نیتس (صفحه اول)
قاعده زنجیری، نماد لایب نیتس (صفحه دوم)
تقریب خطی
نمودار تابع و کاربردهای آن (صفحه اول)
نمودار تابع و کاربردهای آن (صفحه دوم)
بهینه سازی (صفحه اول)
بهینه سازی (صفحه دوم)
چندجمله ای تیلور و تقریب های مرتبه بالا
انتگرال
مفهوم انتگرال (صفحه اول)
مفهوم انتگرال (صفحه دوم)
قضیه بنیادی حساب دیفرانسیل و انتگرال (صفحه اول)
قضیه بنیادی حساب دیفرانسیل و انتگرال (صفحه دوم)
برخی کاربردهای انتگرال (صفحه اول)
برخی کاربردهای انتگرال (صفحه دوم)
دو قضیه مهم انتگرال (صفحه اول)
دو قضیه مهم انتگرال (صفحه دوم)
انتگرال توابع گویا
تابع نمایی (صفحه اول)
تابع نمایی (صفحه دوم)
محاسبه تقریبی انتگرال
انتگرال های ناسره (صفحه اول)
انتگرال های ناسره (صفحه دوم)
معادلات دیفرانسیل
مدل های رشد و زوال
میدان شیب، قضیه بنیادی و دستگاه های تعینی
تابع های متعالی و معادلات دیفرانسیل
سری های عددی و تابعی
سری های عددی (1)
سری های عددی (2)
سری توانی و توابع تحلیلی (1) (صفحه اول)
سری توانی و توابع تحلیلی (1) (صفحه دوم)
سری توانی و توابع تحلیلی (2) (صفحه اول)
سری توانی و توابع تحلیلی (2) (صفحه دوم)
سری فوریه
سؤالات مسابقه پاتنام
سؤالات مسابقه دانشجویی ریاضی ایران
سؤالات مسابقه بینالمللی ریاضی دانشجویی
ابزارهای ریاضی
Geogebra
ابزارهایی از Geogebra
جامعه جئوجبرای ایران
wolfram
اطلس ریاضی
اطلس مفهومی
اطلس مهارتی
اطلس نگرشی
کتابخانه
طبقهبندی موضوعی کتابهای انگلیسی دانشگاهی
طبقهبندی موضوعی کتابهای فارسی دانشگاهی
طبقهبندی موضوعی کتابهای فارسی دبیرستانی
سری GraTexMat
سری UnGraTexMat
سری LonMatSocLecSer
سری LonMatSocStuTex
کتابسرای پرویز شهریاری
کتابخانه آکسفورد
منطق، شناختشناسی و وحدت علوم
کتابخانه کمبریج
انجمنهای ریاضی
انجمن دانش آموزی
سخنی با دانش آموزان
گروه های علمی و خانه های ریاضی
جمع علمی-ترویجی رستا
خانه ریاضیات اصفهان
انجمن دانشجویی
سخنی با دانشجویان
خبرنامه
مجله شفاهی (دانشکده ریاضی دانشگاه شریف)
مدرسه تابستانی ریاضیات (IPM)
انجمن های علمی
انجمن علمی همبند (انجمن علمی دانشکده ریاضی دانشگاه شریف)
انجمن معلمان
سخنی با معلمان
خبرنامه
انجمن معلمان و دانشجو معلمان
بازی و سرگرمی
اریگامی ریاضی
یادداشت های مقدماتی
فرهنگ نامه نمادها
مکعب و مکعب های کلمبوس
تصاویر
مکعب
مکعب های کلمبوس
پشته مکعب ها
حلقه مکعب ها
گوی مکعب ها
چهاروجهی، هشت وجهی و بیست وجهی
تصاویر
چهاروجهی
بیست وجهی
هشت وجهی
هشت وجهی اسکلتی، مکعب-هشت وجهی اسکلتی و مکعب اسکلتی
تصاویر
هشت وجهی اسکلتی
مکعب-هشت وجهی اسکلتی
مکعب اسکلتی
دوازده وجهی لوزوی، هرم لوزوی و چهاروجهی لوزوی
تصاویر
دوازده وجهی لوزوی
هرم لوزوی
چهاروجهی لوزوی
حلقه چهاروجهی لوزوی دوار، دوازده وجهی لوزوی دوار و ستاره لوزوی
تصاویر
حلقه چهاروجهی لوزوی دوار
دوازده وجهی لوزوی دوار
ستاره لوزوی
دوازده وجهی و دوازده وجهی پیرامونی
تصاویر
دوازده وجهی
دوازده وجهی پیرامونی
تغییر شکل
سرگرمی های هندسی
سرگرمی های هندسی 1
سرگرمی های هندسی 2
سرگرمی های هندسی 3
سرگرمی های هندسی 4
سرگرمی های هندسی 5
سرگرمی های هندسی 6
سرگرمی های هندسی 7
سرگرمی های هندسی 8
سرگرمی های هندسی 9
سرگرمی های هندسی 10
سرگرمی های هندسی 11
سرگرمی های هندسی 12
سرگرمی های هندسی 13
سرگرمی های هندسی 14
سرگرمی های هندسی 15
سرگرمی های هندسی 16
سرگرمی های هندسی 17
سرگرمی های هندسی 18
سرگرمی های هندسی 19
ماز
مازهای ساده
ماز های متوسط
مازهای سخت
شبه سودوکو
مسئلههای مستطیلی-اینابا
توضیحات
مسئلهها
مجلات ریاضی
مجلات برای سطح متوسطه
حل المسائل ریاضی
یکان
آشنایی با ریاضیات
آشتی با ریاضیات
ماهنامه ریاضی
برهان
رشد آموزش ریاضی
مجلّات برای دانشجویان
الگوریتم
دو هفته نامه ریاضی
مجله ریاضی
جنگ ریاضی دانشجو
گویا و گنگ
حلقه
رادیکال دو
خیام / کوشیار
نشر ریاضی
فرهنگ و اندیشه ریاضی
پیک ریاضی
ریاضیات عالی و مقدماتی
مجلات برای معلمان
فرنود
رشد آموزش ریاضی
مجلّات در حال انتشار
فرهنگ و اندیشه ریاضی
نشریه ریاضی و جامعه
میراث علمی اسلام و ایران
اندیشه آماری
تفکر و یادگیری آماری
رشد آموزش ریاضی
رشد برهان ریاضی دوره متوسطه اول
رشد برهان ریاضی دوره متوسطه دوم
جامعه شناسی ریاضی
خبرنامه انجمن ریاضی ایران
دستهبندی موضوعی مقالات برای دانشجویان
دستهبندی موضوعی مقالات برای دانشآموزان
دستهبندی موضوعی مقالات برای معلمان
آموزش ریاضی
مقالات آموزش ریاضی فارسی
مقالات آموزش ریاضی انگلیسی
کتب آموزش ریاضی
فلسفه ریاضی
مقالات فلسفه ریاضی فارسی
مقالات فلسفه ریاضی انگلیسی
کتب فلسفه ریاضی
استعارهها و توصیفها
توصیف ریاضی
توصیف ریاضیدانان
توصیف جامعهٔ ریاضی
تاریخ شاخههای ریاضی
مصاحبه و گفتوگو
تارنوشت ریاضیات
بهار ۱۴۰۲
تابستان ۱۴۰۲
پاییز ۱۴۰۲
زمستان ۱۴۰۲
بهار ۱۴۰۳
تابستان ۱۴۰۳
پاییز ۱۴۰۳
شبکه های اجتماعی
ابرازکده
درباره ما
تماس با ما
جستجو
منبع
GO
صفحه نخست
محتوا کلامی
محتوای تصویری
دکتر بهمن آبادی
ElectroMagnetism1 --Fall 1389
ElectroMagnetism II- Course- Sharif- Spring 1390
دکتر امیر جعفری
1388-Algebraic Geometery
Algebra III-1388
Algebratic Topology-1389
Linear algebra--Sharif-Spring 1390
Topics in Number Theory-1390
دکتر محسن جمالی
Number Theory-Fall1388
دکتر آرش رستگار
Topics in Number Theory- Course- Sharif- Spring 1401
Complex Analysis- Course- Sharif- Spring 1401
Arithmetic Geometry- Course- Sharif- Spring 1401
Topics in Algebraic Topology- Course- Sharif- Spring 1401
Geometric algebraic number theory-1391
دکتر سیاوش شهشهانی
1389-Analysis I
Calculus2-1388
Mathematical Analysis II-Course-Sharif-1390
دکتر شیخ جباری
Quantum Field Theory-Course-IPM-1389
QFT II- Course- IPM- Spring- 1390
دکتر محمد رضا عارف
Information theory- Course- Sharif- Fall 1390
دکتر کسری علیشاهی
Probability-fall-1388
Stochastic Analysis-1388
Randomized Analysis-1388
Statistics-Course-IASBS 1389
Theory of Probability - Course - Sharif -Fall 1389
probability and its application-Course-Sharif-1390
Real Analysis- Course- Sharif- Fall- 1390
مباحث پیشرفته در آمار-۱۳۹۱
دکتر غلامزاده
Algebraic Geometry-1388
دکتر کریم پور
Quantum I-Sharif-Fall 1389
Quantum II-Sharif-Fall 1389
دکتر مهدی گلشنی
Quantom field theory-1389
دکتر مصفا
String Theory I - Sharif - Spring-1390
دکتر رضا مقدسی
سلسله درسهای آموزش ریاضی 2
Vision-Course-Moghaddasi-Sharif-Fall 1389
دکتر نقشینه
Analysis II-1389
Analysis I -1387
Foundations of Mathematics-1389
Mathematical Analysis 2-Course-Amirkabir-1390
دکتر ابوالحسن واعظی
Condensed Matter (Special Topics)-Sharif-Fall-1390
فیلم های آموزشی
درس های دانشکده ریاضی دانشگاه شریف
سایت 3blue1brown
حساب دیفرانسیل
جبر خطی
شبکههای عصبی
معادلات دیفرانسیل
مسئلهها
چرا عدد پی؟
هندسه
آنالیز
توپولوژی
نظریهٔ گروه
علوم کامپیوتر
فیزیک
احتمال
همهگیریها
Lockdown math
متفرقه
خیام خیـــّـام
فرم ثبت نام در خیام خیّام
اطلاعات برگزاری
لینک ورود آنلاین به نشست
ویدیو جلسات برگزار شده
بنیانگذاران
مسائل و مسابقات
مسائل دبستانی
سؤالات المپیاد ششم
سؤلات ۱ تا ۱۰۰
سؤالات ۱۰۱ تا ۲۰۰
سؤالات ۲۰۱ تا ۳۰۰
سؤالات ۳۰۱ تا ۳۴۵
مسائل متوسطه اول
سؤالات فارسی المپیاد هفتم
سؤالات ۱ تا ۱۰۰
سؤالات ۱۰۱ تا ۲۰۰
سؤالات ۲۰۱ تا ۳۰۰
سؤالات ۳۰۱ تا ۴۰۰
سؤالات ۴۰۱ تا ۴۱۹
سؤالات فارسی المپیاد هشتم
سؤالات ۱ تا ۱۰۰
سؤالات ۱۰۱ تا ۲۰۰
سؤالات ۲۰۱ تا ۳۰۰
سؤالات ۳۰۱ تا ۴۰۰
سؤالات ۴۰۱ تا ۴۵۵
سؤالات فارسی المپیاد نهم
سؤالات ۱ تا ۱۰۰
سؤالات ۱۰۱ تا ۲۰۰
سؤالات ۲۰۱ تا ۳۰۰
سؤالات ۳۰۱ تا ۴۰۰
سؤالات ۴۰۱ تا ۴۴۳
سؤالات انگلیسی المپیاد نهم
سؤالات انگلیسی تشریحی المپیاد نهم
مسائل متوسطه دوم
سؤالات پیشنهادی المپیاد بین المللی ریاضی
سؤالات جبر
سؤالات ترکیبیات
سؤالات هندسه
سؤالات نظریه اعداد
سؤالات المپیادهای ریاضی داخلی ایران
سؤالات مرحله اول المپیاد ریاضی ایران
سؤالات مرحله دوم المپیاد ریاضی ایران
سؤالات آزمونهای خلاقیت، دوره تابستان المپیاد ریاضی ایران
سؤالات کلاس دهم
سؤالات کلاس یازدهم
سؤالات کوتاه پاسخ کلاس یازدهم
سؤالات تشریحی کلاس یازدهم
مسائل دانشگاهی
ریاضی 1
عدد
عدد چیست؟
اعداد حقیقی
عملیات جبری و ترسیم های هندسی
اعداد مختلط (1)
اعداد مختلط (2)
اعداد مختلط و تبدیلات هندسی
دنباله های عددی (صفحه اول)
دنباله های عددی (صفحه دوم)
تابع، محاسبه و تقریب
پایداری محاسبه
تابع های پیوسته؛ مثال های ابتدایی
خواص تابع های پیوسته (1)
خواص تابع های پیوسته (2)
مفهوم حد
مشتق
مفهوم مشتق (صفحه اول)
مفهوم مشتق (صفحه دوم)
نتایج اولیه مشتق پذیری (صفحه اول)
نتایج اولیه مشتق پذیری (صفحه دوم)
قاعده زنجیری، نماد لایب نیتس (صفحه اول)
قاعده زنجیری، نماد لایب نیتس (صفحه دوم)
تقریب خطی
نمودار تابع و کاربردهای آن (صفحه اول)
نمودار تابع و کاربردهای آن (صفحه دوم)
بهینه سازی (صفحه اول)
بهینه سازی (صفحه دوم)
چندجمله ای تیلور و تقریب های مرتبه بالا
انتگرال
مفهوم انتگرال (صفحه اول)
مفهوم انتگرال (صفحه دوم)
قضیه بنیادی حساب دیفرانسیل و انتگرال (صفحه اول)
قضیه بنیادی حساب دیفرانسیل و انتگرال (صفحه دوم)
برخی کاربردهای انتگرال (صفحه اول)
برخی کاربردهای انتگرال (صفحه دوم)
دو قضیه مهم انتگرال (صفحه اول)
دو قضیه مهم انتگرال (صفحه دوم)
انتگرال توابع گویا
تابع نمایی (صفحه اول)
تابع نمایی (صفحه دوم)
محاسبه تقریبی انتگرال
انتگرال های ناسره (صفحه اول)
انتگرال های ناسره (صفحه دوم)
معادلات دیفرانسیل
مدل های رشد و زوال
میدان شیب، قضیه بنیادی و دستگاه های تعینی
تابع های متعالی و معادلات دیفرانسیل
سری های عددی و تابعی
سری های عددی (1)
سری های عددی (2)
سری توانی و توابع تحلیلی (1) (صفحه اول)
سری توانی و توابع تحلیلی (1) (صفحه دوم)
سری توانی و توابع تحلیلی (2) (صفحه اول)
سری توانی و توابع تحلیلی (2) (صفحه دوم)
سری فوریه
سؤالات مسابقه پاتنام
سؤالات مسابقه دانشجویی ریاضی ایران
سؤالات مسابقه بینالمللی ریاضی دانشجویی
ابزارهای ریاضی
Geogebra
ابزارهایی از Geogebra
جامعه جئوجبرای ایران
wolfram
اطلس ریاضی
اطلس مفهومی
اطلس مهارتی
اطلس نگرشی
کتابخانه
طبقهبندی موضوعی کتابهای انگلیسی دانشگاهی
طبقهبندی موضوعی کتابهای فارسی دانشگاهی
طبقهبندی موضوعی کتابهای فارسی دبیرستانی
سری GraTexMat
سری UnGraTexMat
سری LonMatSocLecSer
سری LonMatSocStuTex
کتابسرای پرویز شهریاری
کتابخانه آکسفورد
منطق، شناختشناسی و وحدت علوم
کتابخانه کمبریج
انجمنهای ریاضی
انجمن دانش آموزی
سخنی با دانش آموزان
گروه های علمی و خانه های ریاضی
جمع علمی-ترویجی رستا
خانه ریاضیات اصفهان
انجمن دانشجویی
سخنی با دانشجویان
خبرنامه
مجله شفاهی (دانشکده ریاضی دانشگاه شریف)
مدرسه تابستانی ریاضیات (IPM)
انجمن های علمی
انجمن علمی همبند (انجمن علمی دانشکده ریاضی دانشگاه شریف)
انجمن معلمان
سخنی با معلمان
خبرنامه
انجمن معلمان و دانشجو معلمان
بازی و سرگرمی
اریگامی ریاضی
یادداشت های مقدماتی
فرهنگ نامه نمادها
مکعب و مکعب های کلمبوس
تصاویر
مکعب
مکعب های کلمبوس
پشته مکعب ها
حلقه مکعب ها
گوی مکعب ها
چهاروجهی، هشت وجهی و بیست وجهی
تصاویر
چهاروجهی
بیست وجهی
هشت وجهی
هشت وجهی اسکلتی، مکعب-هشت وجهی اسکلتی و مکعب اسکلتی
تصاویر
هشت وجهی اسکلتی
مکعب-هشت وجهی اسکلتی
مکعب اسکلتی
دوازده وجهی لوزوی، هرم لوزوی و چهاروجهی لوزوی
تصاویر
دوازده وجهی لوزوی
هرم لوزوی
چهاروجهی لوزوی
حلقه چهاروجهی لوزوی دوار، دوازده وجهی لوزوی دوار و ستاره لوزوی
تصاویر
حلقه چهاروجهی لوزوی دوار
دوازده وجهی لوزوی دوار
ستاره لوزوی
دوازده وجهی و دوازده وجهی پیرامونی
تصاویر
دوازده وجهی
دوازده وجهی پیرامونی
تغییر شکل
سرگرمی های هندسی
سرگرمی های هندسی 1
سرگرمی های هندسی 2
سرگرمی های هندسی 3
سرگرمی های هندسی 4
سرگرمی های هندسی 5
سرگرمی های هندسی 6
سرگرمی های هندسی 7
سرگرمی های هندسی 8
سرگرمی های هندسی 9
سرگرمی های هندسی 10
سرگرمی های هندسی 11
سرگرمی های هندسی 12
سرگرمی های هندسی 13
سرگرمی های هندسی 14
سرگرمی های هندسی 15
سرگرمی های هندسی 16
سرگرمی های هندسی 17
سرگرمی های هندسی 18
سرگرمی های هندسی 19
ماز
مازهای ساده
ماز های متوسط
مازهای سخت
شبه سودوکو
مسئلههای مستطیلی-اینابا
توضیحات
مسئلهها
مجلات ریاضی
مجلات برای سطح متوسطه
حل المسائل ریاضی
یکان
آشنایی با ریاضیات
آشتی با ریاضیات
ماهنامه ریاضی
برهان
رشد آموزش ریاضی
مجلّات برای دانشجویان
الگوریتم
دو هفته نامه ریاضی
مجله ریاضی
جنگ ریاضی دانشجو
گویا و گنگ
حلقه
رادیکال دو
خیام / کوشیار
نشر ریاضی
فرهنگ و اندیشه ریاضی
پیک ریاضی
ریاضیات عالی و مقدماتی
مجلات برای معلمان
فرنود
رشد آموزش ریاضی
مجلّات در حال انتشار
فرهنگ و اندیشه ریاضی
نشریه ریاضی و جامعه
میراث علمی اسلام و ایران
اندیشه آماری
تفکر و یادگیری آماری
رشد آموزش ریاضی
رشد برهان ریاضی دوره متوسطه اول
رشد برهان ریاضی دوره متوسطه دوم
جامعه شناسی ریاضی
خبرنامه انجمن ریاضی ایران
دستهبندی موضوعی مقالات برای دانشجویان
دستهبندی موضوعی مقالات برای دانشآموزان
دستهبندی موضوعی مقالات برای معلمان
آموزش ریاضی
مقالات آموزش ریاضی فارسی
مقالات آموزش ریاضی انگلیسی
کتب آموزش ریاضی
فلسفه ریاضی
مقالات فلسفه ریاضی فارسی
مقالات فلسفه ریاضی انگلیسی
کتب فلسفه ریاضی
استعارهها و توصیفها
توصیف ریاضی
توصیف ریاضیدانان
توصیف جامعهٔ ریاضی
تاریخ شاخههای ریاضی
مصاحبه و گفتوگو
تارنوشت ریاضیات
بهار ۱۴۰۲
تابستان ۱۴۰۲
پاییز ۱۴۰۲
زمستان ۱۴۰۲
بهار ۱۴۰۳
تابستان ۱۴۰۳
پاییز ۱۴۰۳
شبکه های اجتماعی
ابرازکده
درباره ما
تماس با ما
جستجو
منبع
پژوهش در ریاضیات
صفحه اصلی
تماس با ما
درباره ما
جستجو
ثبتنام
ورود
یکشنبه 1404/09/02
مسیر:
تارنوشت ریاضیات
>
بهار ۱۴۰۲
پژوهش در ریاضیات
صفحه نخست
محتوا کلامی
+
محتوای تصویری
+
دکتر بهمن آبادی
ElectroMagnetism1 --Fall 1389
ElectroMagnetism II- Course- Sharif- Spring 1390
+
دکتر امیر جعفری
1388-Algebraic Geometery
Algebra III-1388
Algebratic Topology-1389
Linear algebra--Sharif-Spring 1390
Topics in Number Theory-1390
+
دکتر محسن جمالی
Number Theory-Fall1388
+
دکتر آرش رستگار
Topics in Number Theory- Course- Sharif- Spring 1401
Complex Analysis- Course- Sharif- Spring 1401
Arithmetic Geometry- Course- Sharif- Spring 1401
Topics in Algebraic Topology- Course- Sharif- Spring 1401
Geometric algebraic number theory-1391
+
دکتر سیاوش شهشهانی
1389-Analysis I
Calculus2-1388
Mathematical Analysis II-Course-Sharif-1390
+
دکتر شیخ جباری
Quantum Field Theory-Course-IPM-1389
QFT II- Course- IPM- Spring- 1390
+
دکتر محمد رضا عارف
Information theory- Course- Sharif- Fall 1390
+
دکتر کسری علیشاهی
Probability-fall-1388
Stochastic Analysis-1388
Randomized Analysis-1388
Statistics-Course-IASBS 1389
Theory of Probability - Course - Sharif -Fall 1389
probability and its application-Course-Sharif-1390
Real Analysis- Course- Sharif- Fall- 1390
مباحث پیشرفته در آمار-۱۳۹۱
+
دکتر غلامزاده
Algebraic Geometry-1388
+
دکتر کریم پور
Quantum I-Sharif-Fall 1389
Quantum II-Sharif-Fall 1389
+
دکتر مهدی گلشنی
Quantom field theory-1389
+
دکتر مصفا
String Theory I - Sharif - Spring-1390
+
دکتر رضا مقدسی
سلسله درسهای آموزش ریاضی 2
Vision-Course-Moghaddasi-Sharif-Fall 1389
+
دکتر نقشینه
Analysis II-1389
Analysis I -1387
Foundations of Mathematics-1389
Mathematical Analysis 2-Course-Amirkabir-1390
+
دکتر ابوالحسن واعظی
Condensed Matter (Special Topics)-Sharif-Fall-1390
+
فیلم های آموزشی
درس های دانشکده ریاضی دانشگاه شریف
+
سایت 3blue1brown
حساب دیفرانسیل
جبر خطی
شبکههای عصبی
معادلات دیفرانسیل
مسئلهها
چرا عدد پی؟
هندسه
آنالیز
توپولوژی
نظریهٔ گروه
علوم کامپیوتر
فیزیک
احتمال
همهگیریها
Lockdown math
متفرقه
+
خیام خیـــّـام
فرم ثبت نام در خیام خیّام
اطلاعات برگزاری
لینک ورود آنلاین به نشست
ویدیو جلسات برگزار شده
بنیانگذاران
+
مسائل و مسابقات
+
مسائل دبستانی
+
سؤالات المپیاد ششم
سؤلات ۱ تا ۱۰۰
سؤالات ۱۰۱ تا ۲۰۰
سؤالات ۲۰۱ تا ۳۰۰
سؤالات ۳۰۱ تا ۳۴۵
+
مسائل متوسطه اول
+
سؤالات فارسی المپیاد هفتم
سؤالات ۱ تا ۱۰۰
سؤالات ۱۰۱ تا ۲۰۰
سؤالات ۲۰۱ تا ۳۰۰
سؤالات ۳۰۱ تا ۴۰۰
سؤالات ۴۰۱ تا ۴۱۹
+
سؤالات فارسی المپیاد هشتم
سؤالات ۱ تا ۱۰۰
سؤالات ۱۰۱ تا ۲۰۰
سؤالات ۲۰۱ تا ۳۰۰
سؤالات ۳۰۱ تا ۴۰۰
سؤالات ۴۰۱ تا ۴۵۵
+
سؤالات فارسی المپیاد نهم
سؤالات ۱ تا ۱۰۰
سؤالات ۱۰۱ تا ۲۰۰
سؤالات ۲۰۱ تا ۳۰۰
سؤالات ۳۰۱ تا ۴۰۰
سؤالات ۴۰۱ تا ۴۴۳
سؤالات انگلیسی المپیاد نهم
سؤالات انگلیسی تشریحی المپیاد نهم
+
مسائل متوسطه دوم
+
سؤالات پیشنهادی المپیاد بین المللی ریاضی
سؤالات جبر
سؤالات ترکیبیات
سؤالات هندسه
سؤالات نظریه اعداد
+
سؤالات المپیادهای ریاضی داخلی ایران
سؤالات مرحله اول المپیاد ریاضی ایران
سؤالات مرحله دوم المپیاد ریاضی ایران
سؤالات آزمونهای خلاقیت، دوره تابستان المپیاد ریاضی ایران
سؤالات کلاس دهم
سؤالات کلاس یازدهم
سؤالات کوتاه پاسخ کلاس یازدهم
سؤالات تشریحی کلاس یازدهم
+
مسائل دانشگاهی
+
ریاضی 1
+
عدد
عدد چیست؟
اعداد حقیقی
عملیات جبری و ترسیم های هندسی
اعداد مختلط (1)
اعداد مختلط (2)
اعداد مختلط و تبدیلات هندسی
دنباله های عددی (صفحه اول)
دنباله های عددی (صفحه دوم)
+
تابع، محاسبه و تقریب
پایداری محاسبه
تابع های پیوسته؛ مثال های ابتدایی
خواص تابع های پیوسته (1)
خواص تابع های پیوسته (2)
مفهوم حد
+
مشتق
مفهوم مشتق (صفحه اول)
مفهوم مشتق (صفحه دوم)
نتایج اولیه مشتق پذیری (صفحه اول)
نتایج اولیه مشتق پذیری (صفحه دوم)
قاعده زنجیری، نماد لایب نیتس (صفحه اول)
قاعده زنجیری، نماد لایب نیتس (صفحه دوم)
تقریب خطی
نمودار تابع و کاربردهای آن (صفحه اول)
نمودار تابع و کاربردهای آن (صفحه دوم)
بهینه سازی (صفحه اول)
بهینه سازی (صفحه دوم)
چندجمله ای تیلور و تقریب های مرتبه بالا
+
انتگرال
مفهوم انتگرال (صفحه اول)
مفهوم انتگرال (صفحه دوم)
قضیه بنیادی حساب دیفرانسیل و انتگرال (صفحه اول)
قضیه بنیادی حساب دیفرانسیل و انتگرال (صفحه دوم)
برخی کاربردهای انتگرال (صفحه اول)
برخی کاربردهای انتگرال (صفحه دوم)
دو قضیه مهم انتگرال (صفحه اول)
دو قضیه مهم انتگرال (صفحه دوم)
انتگرال توابع گویا
تابع نمایی (صفحه اول)
تابع نمایی (صفحه دوم)
محاسبه تقریبی انتگرال
انتگرال های ناسره (صفحه اول)
انتگرال های ناسره (صفحه دوم)
+
معادلات دیفرانسیل
مدل های رشد و زوال
میدان شیب، قضیه بنیادی و دستگاه های تعینی
تابع های متعالی و معادلات دیفرانسیل
+
سری های عددی و تابعی
سری های عددی (1)
سری های عددی (2)
سری توانی و توابع تحلیلی (1) (صفحه اول)
سری توانی و توابع تحلیلی (1) (صفحه دوم)
سری توانی و توابع تحلیلی (2) (صفحه اول)
سری توانی و توابع تحلیلی (2) (صفحه دوم)
سری فوریه
سؤالات مسابقه پاتنام
سؤالات مسابقه دانشجویی ریاضی ایران
سؤالات مسابقه بینالمللی ریاضی دانشجویی
+
ابزارهای ریاضی
Geogebra
ابزارهایی از Geogebra
جامعه جئوجبرای ایران
wolfram
+
اطلس ریاضی
اطلس مفهومی
اطلس مهارتی
اطلس نگرشی
+
کتابخانه
طبقهبندی موضوعی کتابهای انگلیسی دانشگاهی
طبقهبندی موضوعی کتابهای فارسی دانشگاهی
طبقهبندی موضوعی کتابهای فارسی دبیرستانی
سری GraTexMat
سری UnGraTexMat
سری LonMatSocLecSer
سری LonMatSocStuTex
کتابسرای پرویز شهریاری
کتابخانه آکسفورد
منطق، شناختشناسی و وحدت علوم
کتابخانه کمبریج
+
انجمنهای ریاضی
+
انجمن دانش آموزی
سخنی با دانش آموزان
+
گروه های علمی و خانه های ریاضی
جمع علمی-ترویجی رستا
خانه ریاضیات اصفهان
+
انجمن دانشجویی
سخنی با دانشجویان
+
خبرنامه
مجله شفاهی (دانشکده ریاضی دانشگاه شریف)
مدرسه تابستانی ریاضیات (IPM)
+
انجمن های علمی
انجمن علمی همبند (انجمن علمی دانشکده ریاضی دانشگاه شریف)
+
انجمن معلمان
سخنی با معلمان
خبرنامه
انجمن معلمان و دانشجو معلمان
+
بازی و سرگرمی
+
اریگامی ریاضی
یادداشت های مقدماتی
فرهنگ نامه نمادها
+
مکعب و مکعب های کلمبوس
تصاویر
مکعب
مکعب های کلمبوس
پشته مکعب ها
حلقه مکعب ها
گوی مکعب ها
+
چهاروجهی، هشت وجهی و بیست وجهی
تصاویر
چهاروجهی
بیست وجهی
هشت وجهی
+
هشت وجهی اسکلتی، مکعب-هشت وجهی اسکلتی و مکعب اسکلتی
تصاویر
هشت وجهی اسکلتی
مکعب-هشت وجهی اسکلتی
مکعب اسکلتی
+
دوازده وجهی لوزوی، هرم لوزوی و چهاروجهی لوزوی
تصاویر
دوازده وجهی لوزوی
هرم لوزوی
چهاروجهی لوزوی
+
حلقه چهاروجهی لوزوی دوار، دوازده وجهی لوزوی دوار و ستاره لوزوی
تصاویر
حلقه چهاروجهی لوزوی دوار
دوازده وجهی لوزوی دوار
ستاره لوزوی
+
دوازده وجهی و دوازده وجهی پیرامونی
تصاویر
دوازده وجهی
دوازده وجهی پیرامونی
تغییر شکل
+
سرگرمی های هندسی
سرگرمی های هندسی 1
سرگرمی های هندسی 2
سرگرمی های هندسی 3
سرگرمی های هندسی 4
سرگرمی های هندسی 5
سرگرمی های هندسی 6
سرگرمی های هندسی 7
سرگرمی های هندسی 8
سرگرمی های هندسی 9
سرگرمی های هندسی 10
سرگرمی های هندسی 11
سرگرمی های هندسی 12
سرگرمی های هندسی 13
سرگرمی های هندسی 14
سرگرمی های هندسی 15
سرگرمی های هندسی 16
سرگرمی های هندسی 17
سرگرمی های هندسی 18
سرگرمی های هندسی 19
+
ماز
مازهای ساده
ماز های متوسط
مازهای سخت
شبه سودوکو
+
مسئلههای مستطیلی-اینابا
توضیحات
مسئلهها
+
مجلات ریاضی
+
مجلات برای سطح متوسطه
حل المسائل ریاضی
یکان
آشنایی با ریاضیات
آشتی با ریاضیات
ماهنامه ریاضی
برهان
رشد آموزش ریاضی
+
مجلّات برای دانشجویان
الگوریتم
دو هفته نامه ریاضی
مجله ریاضی
جنگ ریاضی دانشجو
گویا و گنگ
حلقه
رادیکال دو
خیام / کوشیار
نشر ریاضی
فرهنگ و اندیشه ریاضی
پیک ریاضی
ریاضیات عالی و مقدماتی
+
مجلات برای معلمان
فرنود
رشد آموزش ریاضی
+
مجلّات در حال انتشار
فرهنگ و اندیشه ریاضی
نشریه ریاضی و جامعه
میراث علمی اسلام و ایران
اندیشه آماری
تفکر و یادگیری آماری
رشد آموزش ریاضی
رشد برهان ریاضی دوره متوسطه اول
رشد برهان ریاضی دوره متوسطه دوم
جامعه شناسی ریاضی
خبرنامه انجمن ریاضی ایران
دستهبندی موضوعی مقالات برای دانشجویان
دستهبندی موضوعی مقالات برای دانشآموزان
دستهبندی موضوعی مقالات برای معلمان
+
آموزش ریاضی
مقالات آموزش ریاضی فارسی
مقالات آموزش ریاضی انگلیسی
کتب آموزش ریاضی
+
فلسفه ریاضی
مقالات فلسفه ریاضی فارسی
مقالات فلسفه ریاضی انگلیسی
کتب فلسفه ریاضی
+
استعارهها و توصیفها
توصیف ریاضی
توصیف ریاضیدانان
توصیف جامعهٔ ریاضی
تاریخ شاخههای ریاضی
مصاحبه و گفتوگو
-
تارنوشت ریاضیات
بهار ۱۴۰۲
تابستان ۱۴۰۲
پاییز ۱۴۰۲
زمستان ۱۴۰۲
بهار ۱۴۰۳
تابستان ۱۴۰۳
پاییز ۱۴۰۳
+
شبکه های اجتماعی
ابرازکده
درباره ما
تماس با ما
جستجو
منبع
راه های ارتباطی
دانلود بهار ۱۴۰۲
گفتگوهایی دربارهٔ فرم و صورت و رسم، قسمت اول
؛ آرش رستگار، سام نریمان
گفتگوهایی دربارهٔ فرم و صورت و رسم، قسمت دوم
؛ امیرحسین اکبرطباطبایی، آرش رستگار
هنر در برابر تکنیک یا ریاضیات در برابر خوشنویسی
؛ آرش رستگار
گفتگوهایی دربارهٔ فرم و صورت و رسم، قسمت اول
گفتگوهایی دربارهٔ فرم و صورت و رسم، قسمت دوم
گفتگوهایی دربارهٔ فرم و صورت و رسم، قسمت دوم
؛ امیرحسین اکبرطباطبایی، آرش رستگار
پیادهسازی و بازنویسی: محمدمهدی نسیمی
امیرحسین اکبرطباطبایی:
دربارهٔ فرمالیسم میگویید که فرمالیسم را غلط انگار میفهمند مفهوم فرم را از ارسطو گرفتهاند، که درسته و بعد آنطور که شایسته است نمیفهمند و ارسطو همان را نمیگوید و بنابراین فرم اصلا چیزی خیلی ورای این درک سطحی ظاهرا هیلبرت را هم متهم میکنید که این درک سطحیای است و حالا بعد این را هم مینشانید در تصویر دعوای جدال موش و قورباغه و دعوای بین هیلبرت و براور و انگار که حکمتان را هم میدهید که عجیب است که هیلبرت نفهمیده باشد. ولی خب به نظر میرسد انگار که در تلقی هیلبرت آنقدر عمیق نیست که بعدا گروتندیک آنقدر هست، که هست. من یک چیزهای کوچکی بگویم آنطوری که خودم فکر میکنم و اینها، اولا با شما خیلی موافق هستم که ارسطو، البته با آن جزئیاتی که تعریف میکنید و ارتباط میدهید به فلسفهٔ اسلامی و اینها، که من بلد نیستم و در حد توان من هم نیست. اما آن اندک جزئیاتی که بلدم این است که موافقم با شما و اصلا اینطور هم هست و خیلی هم جدی ارسطوشناسها و اینها هم میگویند که همینطور هست، که درک صحیحی، خیلی درک باسمهایی از مفهوم فرم شده از آنی که ارسطو میگوید، و آنی که ارسطو میگوید را اگر از زبان خودش بخوانید، که من خواندهام اینور آنور، طبیعتا ترجمهٔ این و آن را و نقل قولی که فلانی از بهمانی آورده و غیره، و کاملا مدرن به نظر میرسد، و اصلا باور کردنی نیست که ارسطو درک چنین مدرنی، انگار که هیلبرت دارد حرف میزند گاهی و خیلی غریب است. خب طبیعی است که آن فهم خیلی آبروبر شده بعدا در مثلا فلسفهٔ اسکولاستیک، و بله اینطوره و بعد اصلا نمونههای مدرنترش را هم داریم، مثلا پاتنم را داریم، هیلاری پاتنم را داریم که آن functionalism را که در فلسفهٔ ذهن از آن پیروی میکنند را یکجوریهایی founder قضیه است و اینها، او مثلا آنجا مدعی است که اصلا هیچ چیز جدیدی ابداع نکرده، این functionalism قرائت خیلی مدرنی است که از پیش در ارسطو هست. و خیلی بلند میگوید که من اینجا تحت تاثیر ارسطو هستم و خیلی کار خاصی دارم نمیکنم، دارم میگویم که اگر ارسطو بود الآن به شما این را میگفت که اگر میخواهید مثلا ذهن را توضیح دهید، حالا مستقل از اینکه موافق باشیم یا مخالف باشیم با آن تعبیر فلسفهٔ ذهنی پاتنم، آنطور برخورد میکند که اگر میخواهید توضیح دهید باید بر اساس فانکشنالیتیاش و بعد شما میشنوید آن اکوی فرمالیسم را و بعد حتی میگوید و بعد بیشتر از آن، اینکه یک چیزی را بر اساس نه ذاتش، که بر اساس کاری که میکند تعریف بکنیم، بر اساس فانکشنش تعریف بکنیم، آن اکوی گروتندیکی نگاه کردن دنیا را میبینیم. عرض به حضورتان بنابراین در مورد ارسطو با شما خیلی موافقم. اما در مورد هیلبرت، یک نکتهای دارم. به نظرم اگر بخواهم خلاصه بگویم، دعوای بین هیلبرت و براور اصلا درست فهمیده نشده هیچوقت، و آن فرمالیسم هیلبرت هم خیلی آنی نیست که خودش میگوید انگار یک فرمت آبروبرش را ما داریم، همانطور که از ارسطو. برای اینکه منصف باشیم، باید بگذاریم کنار آن کار فاندیشنال هیلبرت مثلا در proof theory در منطق و غیره، که خب خیلی هم مدرن است و همه چیز خیلی دست و پا شکسته است و اینها، ولی approachش را که نگاه بکنید، با آن شروع مبانی هندسه و بعد نمیدانم، کارهایی که خودش میکند، کارهایی که بقیه میکنند، آن انقلاب که در جبر اتفاق میافتد و یک سر بزرگش دست نوتر است، کاملا میبینید که این پوشی که پوش هیلبرت است که بعدا تبدیل میشود به بورباکی، و بعد این پوش، پوش عمیقی است، درک عمیقی از فرم آنجا هست یعنی وقتی مثلا ما داریم آن abstract algebra را و بعد در عصر مربوطه درست میشود، و بعد مثلا اتفاقاتی که در توپولوژی و غیره داریم، روشن است که درک چیزی است، در آدم خیلی کارکشتهٔ خیلی فنیِ خیلی عمیقی از فرم آنجا هست، و فرم به معنی خیلی بازی بیمعنی با نماد ها که بعد میگوید بعدا در فاندیشن، واقعا و حقیقتا نیست، ریاضیدان را ریاضی نجات میدهد عموما، از موضعگیریهای فلسفی که سر و ته نداشته باشند، بنابراین من بر حمل اینکه باید دشمن هیلبرت هم باشم برای اینکه در جبههٔ مقابل میجنگم، ولی نه حسم این است که آن فرمالیزمی که او در عمل اجرا میکند با فرمالیزمی که در فاندیشن میگوید متفاوت است. و آن فرمالیزمی که در فاندیشن میگوید را هم مطمئن نیستم که به عنوان first draft میگوید که مثلا این draft اول است و حالا بعدا قرار است بهتر شود و مانند این. ولی به هر حال آن را مبنا قرار میدهند و خیلی، خیلی درک غلطی دارند از آن فرم، مثلا همیشه تصور میکنم که اگر یک روزی هیلبرت در عصر گروتندیک جوان بود، از احتمالا طرفداران پر و پا قرص آنطور تندروی گروتندیکی میشد که اصلا همین کار را باید کرد و فرم همینی است که این آقا میگوید و این کارهایی که ما داریم میکنیم خیلی بیمزه است اصلا، ولی خب بالاخره آدمی از عصر خودش نمیتواند فرار کند و من فکر میکنم این جوان بودن منطق در واقع عامل اصلی این است که آن عمل نمیآید آن فرم. خیلی فرم فروکاسته میشود به سینتکس، به نماد و بازی با نماد. به دلیل نبود به اندازهٔ کافی مبنا. من مثلا مقایسه میکنم همیشه این را با جبر استایل مثلا قرن نوزدهمی، دارند مردم مثلا جبر کار میکنند ولی علی الاصول همه چیز کمابیش دربارهٔ چندجملهای است، در بهترین حالت. و خب واضح است که هیچ جبر مجردی نیست، هیچ حلقهای به معنای مجردی نیست و خیلی پیش از اینها هستیم ما. و بعد میبینیم که خیلی رشد عجیب و غریبش با شتاب بالا بعدا به خاطر همین آزادی از presentation یا آزادی از چندجملهای در واقع اتفاق میافتد به یک معنی. ولی این polynomial همان syntax است در نگاه من. یعنی انگار که آن فرمالیسمی که هیلبرت از آن حرف میزند برعکس روحیهٔ جبری قرن بیستمیاش، خیلی قرن نوزدهمی است و عجیب هم نیست چرا که شما که هنوز چندجملهایهای خودتان را درست نکردهاید، عجیب است که دربارهٔ موجودات مجرد صحبت بکنید. و به همین ترتیب میشود به او بخشید. ولی در مجموع اگر نگاه بکنیم روشن است که او فرمالیسم عمیقتری میبیند. در طرف مقابل من به نظرم این البته به صراحت آنجا نیست ولی میشود کمی تاریخ را غلط خواند و منصفانه است اگر ادعا کنیم که براور در طرف مقابل اما همان درک درستتر را دارد از فرم و البته که خب یک سری تمایلات دیگری هم دارد که خب کاری به آنها نداریم و تا حدودی پیچ در پیچ میکند فلسفهاش را، فلسفهٔ شهودگرایی را مهجور میکند و غیره، ولی تا جایی که به ریاضیات کار و به نوع نگرش به ریاضیات مربوط است، فارغ از وزن زیاد مباحثات فلسفی و نمیدونم اهمیت زمان و creative subject و غیره، تا آنجایی که به ریاضیات مربوط است، اینطور بگم، به نظر میرسد که خیلی چیز نیست، خیلی اساسا همین هیلبرت point two است، هیلبرت ورژن بهتر است، هیلبرتی که فاندیشنش را هم متوجه است که فرم باید بهتر، بالاتر از اینی بنشیند که خود هیلبرت دارد میگوید، و این را اینور آنور میشود ردش را گرفت از چیزهایی که میگوید، از جور ریاضیای که درست میکند از احترام کمی که قائل است برای فرمالیزم به معنای اینکه یک چیزی را در زبان مشخص مثلا مرتبه اول دوم و اینها بنویسیم، خیلی بیشتر از این است که مهم نیست، خیلی careless است. مثلا دربارهٔ قضیهٔ گودل برخوردش این است که خب این چه چیزیاش مهم است؟ این نوع نگرشش کاملا این حس را میدهد و بعد ریاضیاتی که درست میکند و از موجوداتی که حرف میزند و ما امروز میدانیم که فرمالیسم جهانهایی که بر براور متصور بوده است، به یک معنی، universe of mathematics، که حالا میشود جهانهای مختلف هم داشت، این بعدا ما بر حسب اتفاق کاملا فهمیدیم در دههٔ مثلا ۷۰ میلادی که اینها همان توپوسهای گروتندیک هستند که گروتندیک درست کرده، برای خب امر دیگری که بلدیم. و عجیب است، این coincidence نیست، این تندروی براوری که به نظر میرسد سینتکس را میریزد بیرون و انگار نگاه مجرد ساختمانی به همهچیز دارد و غیره، اینکه بعدا همانجایی در میآید بر حسب کاملا اتفاق که توپوس گروتندیکی در میآید و بعد آن هم نگرشش اینطوری است که همهچیز باید، خیلی شیوهٔ سختگیرانهای به فرمالیسم داریم و نگاه relative و غیره، خیلی عجیب نیست که اینها یکجا میرسند. این را به عنوان یکی از اتفاقات عجیب تاریخ اسم میبرند در تاریخ منطق. به نظر من البته نیست، یعنی همهٔ ریشههای این آنجا هست ولی ریاضیاتش آماده نیست و ریاضیاتش خیلی عقب است. قرن حاضر نیست، باید یک نیمقرنی بگذرد، عادت کنیم، باید بورباکی بیاید، بعد از بورباکی ما باید تازه یاد بگیریم که کتگوریکال فکر بکنیم که بعد تازه راه باز بشود برای اینکه همهٔ توان فلسفهٔ براوری را ببینیم. ولی همهٔ توان فلسفهٔ براوری را هم که میبینیم، من تصور میکنم که اگر هیلبرت بود، هیلبرت هم شهودگرا بود، حالا نه به آن معنی سختگیرانهٔ براوری که فلسفه هم در آن نقش دارد، ولی این نحوهٔ ریاضی ورزیدن کتگوریکال، اسلش، کانستراکتیو، اسلش تایپ تئوریتیکال، اسلش نمیدانم اینترنال، سینتتیک، اینها همه احتمالا مورد علاقهٔ هیلبرت بود و آن موقع احتمالا راضی میشد که ها! این شد آن فرمی که برای فاندیشن من مدنظرم بود. یک جورهایی میشود مثلا گفت که فرمالیسمی که نزد هیلبرت هست، خیلی ترکیبیاتی است در برابر جبری، و آن جبریسازی شدن را هم نمیشد که به آن رسید، یعنی من میبخشم اگر در جایی بودم که قرار بود ببخشم میبخشیدم به هیلبرت. بنابراین آن دعوا هم همچین ظاهریست، یعنی من فکر میکنم اگر ۳۰ سال، ۴۰ سال، ۵۰ سال میگذشت، آن دعوا هم برطرف میشد و معلوم میشد که اینها هر دو از یک جا دارند حرف میزنند و دعوایشان هم بیخود است. سر چیز بیخود دارند دعوا میکنند واقعا، خیلی جزئیات زیادی دربارهٔ فلسفهٔ زمان و غیره و اصل طرد شق ثالثی که این میگوید باشد و آن میگوید نباشد، ولی این دعوای خیلی واژگانی بیخودی است به نظرم من. مهم است، چیزهایی دارد واقعا، یعنی همینطوری حرف خیلی بیخودی هم نیست ولی واقعا اگر برویم پایین من مطمئن هستم که این دو نفر با هم خیلی موافق میشدند و دست بالا هم دست براور است، یعنی دست کم به این دلیل که هیچ چیزی نیست و او میبیند که باید فرم را چه بگیرد، هیلبرت نمیبیند. هیلبرت فرم را ضعیفتر میگیرد. این از کامنت من روی ریسکی که شما کردید و آن نکتهای که گفتید دربارهٔ عرضم به حضورتان فرمالیسم. نه فرمالیسم اصلا حرف بدی نیست، اگر به نظر آمده من اینطور گفتهام نه منظور من این نیست. فرمالیسم اصل قضیه است به نظر من اصلا منتها آن فرمالیسمی که میبندند به هیلبرت و قرار است مقابل شهودگرایی بایستد حرف بیخودی است. ولی اصلا همهٔ ریاضیات دربارهٔ موجودات فرمال است، منتها فرمال دقیقا به همین معنیای که احتمالا مدنظر شماست، فرم موجودی خیلی عمیقتر است از این، حتما خیلی عمیقتر است از فرمالیسم آنچه که ما مثلا در منطق میبینیم هست و حتی خیلی عمیقتر است از مثلا چه میدانم، ساختار که مثلا میگوییم که در جبر هست و نزد بورباکی هست بالاتر از اینهاست یعنی. گروتندیک نزدیک است تا یک حد خوبی که آدم احساس رضایت میکند به درک صحیحی از آنچه باید از فرم انتظار داشت و خب انصافا هم کار آسانی نیست.
آرش رستگار:
به نظر من آن functionalism هیلاری، همهٔ حقیقت بالای فرمالیسم را در خودش ندارد. یعنی به نظر من، هیلاری پاتنام، هیلبرت و ارسطو را نفهمیده، عالم رسم را نفهمیده. برخلاف شما، که انتظار دارید که همهٔ ابعاد حقیقت عالم بالا، در عالم پایین کاهش پیدا کرده باشد، تجلی کرده باشد، خودی نشان داده باشد، که بله حتما اینطوری است. همهٔ مؤلفههای حقیقت، حتما در functionalism هیلاری قابل مشاهده است. بلکه، اگر یک آدمی که خیلی چشم تیزی داشته باشد، تیزبین باشد، بصرک الیوم الحدید باشد، در همان فرمالیسم منطقی هیلبرت هم تمام مؤلفههای حقیقت ارسطویی را، میتواند بازشناسی بکند. هرچند که باز اینکه اعتقاد دارید نسخه اول است و خوب فرمولبندی نشده است و فرمولبندیهای بهتر هست و براور هم بهتر فرمولبندی کرده است و اینها، که حتما هم همهٔ اینها اینطور هست. و خلاصه اینکه ما، اعتقاد داریم که حضرت ابراهیم که این مرغها را کشت و مخلوط کرد و گذاشت روی چهار تا قلهٔ کوه، صداشان کرد و اینها آمدند و جمع شدند و زنده شدند، به خاطر این تجربهٔ مادی، یک درکی از بعث دارد، که کسی که این تجربه را ندارد، دیگر نمیتواند آن درک داشته باشد. بنابراین تجربهٔ مادی ما مهم است و شما هم چندین جا حرفهاتان نشان میدهد که این حکمت در دست شما هم هست و متوجه این نکته هستید، کما اینکه میگویید هیلبرت را میخواهیم بفهمیم، خب بیایید به ریاضیاتش نگاه بکنید، چرا میخواهید فقط به منطقش نگاه بکنید؟
امیرحسین اکبرطباطبایی:
نکتهٔ دیگری هم که خیلی هم بزرگ نیست، دربارهٔ هیلبرت است. من ظاهرا غلط فهمیدم، حالا آنطور هم قضاوت نکردم حقیقتا. تصور کردم که احتمالی هست، یک اندک احتمالی هم دادم که برایم روشن نبود که حالا دارید مخالفت میکنید با هیلبرت یا موافقت، ولی خب یک جوری استفهام انکاریای هم در آن بود، یعنی آنکه میگفتید که خب بالاخره معمول به نظر اینطور میآید که هیلبرت انگار او را نفهمیده، میتوانست همزمان البته یک طعنهای هم به شهودگرایی باشد که خب اما شهودگرایی میگوید که هیلبرت نفهمیده، یعنی همزمان میتوانستید بگویید که هم نمیفهمیده و هم میفهمیده، ولی یک چیز پیچیدهای بود. البته که این صدمهای به بحث من هم نمیزند. بلکه هم حتی بهترش میکند، برای اینکه ما الآن در یک جبهه هستیم، من که ظاهرا باید علیه هیلبرت حرف بزنم، قائلم که او هم، اگرچه آن مبانیاش آنطور که باید و شایسته به نظرم نیست، و البته که برای زمانش خیلی هم مدرن است و جلو است و اصلا حرفی در ضدیت با هیلبرت دارم نمیزنم. اما میخواهم بگویم که نسخهٔ نهایی را به هیچ معنیای نمیتوان گفت که پیچیده است. اما شما هم که اصلا طرفداری میخواهید بکنید از هیلبرت، که اصلا عجیب است که ما بگوییم که هیلبرت نمیفهمیده، و عجیب هم هست، بله. من هم دارم طرفداری میکنم که اصلا میفهمیده و آن دعوا، دعوای بیجا و بیجهتی است. دیگر اینکه میگویید یک نفر اگر به اندازهٔ کافی تیزبین باشد، میبیند که حتی حالا آن به زعم من در این مبانیای که draft اولیه است حتی، همهٔ بدنهٔ حرف ارسطو و اهمیت فرم و غیره دیده میشود، حتی در آن نسخهٔ کوچکتر، در جای جایش، در همان مبانی در آن جبر مجرد، در جاهای مختلف متجلی میشود، که من با شما موافقم، یعنی یک تیزبینیای به اندازهٔ کافی، کاملا برای انسان روشن میکند که همهٔ این المانها تقریبا همهجا هست، حالا من فقط ادعایم این است که فقط نسخههای پختهتری از آن، طبیعتا هر حرفی در طول زمان، شما یک شهود اولیهٔ عمیقی ممکن است داشته باشید و این هی بسط پیدا میکند، و بیان بهتری پیدا میکند، و عمیقتر میشود، و متجلی میشود در شکلهای مختلف، و یکطور "کمال"ش را در گروتندیک به نظرم ما میبینیم. کمال آن چیزی را که هیلبرت به یک معنیای میشود گفت شروع کرده. حالا این همه credit نباید بدهیم به هیلبرت، ولی خیلی خب. این هم از نکتهٔ کوچکی که جا مانده بود دربارهٔ فرمالیسم و هیلبرت و ظاهرا اشتباه فهمیدن من از اینکه شما دارید علیه هیلبرت حرف میزنید، که حالا بهتر هم هست که ما در یک جبههایم آنوقت.
دانلود
هنر در برابر تکنیک یا ریاضیات در برابر خوشنویسی
هنر در برابر تکنیک یا ریاضیات در برابر خوشنویسی
؛ آرش رستگار
این سوال که خوشنویسی هنر است یا تکنیک در برابر این سوال که ریاضیات هنر است یا تکنیک قرار داده شده است و هدف این است که درکی عمیقتر از این که هنر چیست را بیرون بکشیم و قبایی بدوزیم که بتوان بر تن ریاضیات کرد. از این مسیر، از فلسفه ریاضی و مفاهیم فرم و محتوا در فلسفه ریاضی نیز عبور خواهیم کرد.
مقدمه. این گزارشی از یک گفت وگوی از قبل طراحی شده است. هرچند که به زبان گفت و گو ارائه نخواهد شد. طرفهای گفت وگو خانم دکتر آلادپوش خوشنویس و هندسه جبریدان با درک عمیقی از تاریخ هندسه جبری و مبانی و ابعاد فلسفی و فرمولبندیهای مختلف آن و استاد مجید نریمان استاد انجمن خوشنویسان و دکتر سام نریمان توپولوژیست از دانشگاه پردو که حتما مخاطبان او را بهتر از من میشناسند و این گزارش هم برداشت نگارنده است. نقش بنده هم به جز نگارش گزارش و ترکیببندی و فرمولبندی نهایی محتوا، پرسش سوالهایی بود که پاسخهای این دانشمندان و هنرمندان به آن پاسخها منجر به این مقاله گردید. البته نتیجهگیری نهایی نیز ازآن بنده است. در کنار من دوستم محمد جواد اخوت هم حضور داشتند که پرسشهای دقیق ایشان هم در حاصل این گفت و گو بیتاثیر نبود. شروع اینجا خواهد بود که هنر از دیدگاه هنرمندان یعنی چه که بعد بپرسیم خوشنویسی هنر است یا تکنیک و در نهایت به این سمت و سو حرکت کنیم که ریاضیات چرا هنر است و میتوان در زمره هنرها و در کنار آنها قرار بگیرد، که مورد اتفاق هنرمندان نیست، تا چه رسد به این که ریاضیات را متعالی ترین هنرها ببینند. از این مسیر شناختی که طی خواهیم کرد به مباحثی در فرم و محتوا در فلسفه هنر و فرم و محتوا در فلسفه ریاضی خواهیم پرداخت. در نهایت به این جایگاه خواهیم رسید که تعریفی از هنر ارائه دهیم که جایگاه عالی و برتر ریاضیات به عنوان یک هنر را به نمایش بگذارد. چنین تعریفی از هنر مسلما بر توسعه هنرهای باستانی و مدرن، هم در تکامل پیدا کردن آنها و هم در ایجاد شاخههای جدیدی در هنر مردمیتاثیرگذار خواهد بود. در نهایت به سمت و سو خواهیم رفت که انسانسازی را به عنوان برجستهترین هنر معرفی نماییم.
1- هنرچیست؟
حتما با یک تعریف کلاسیک شروع نخواهم کرد. بلکه با روند بحث جلو خواهم رفت. دیالوگ ما از این اینجا شروع شد که مقالهای درباره تاثیرات شناختی نوشتن تحریر میکردم و توجهم به این نکته جلب شد که در هنر خوشنویسی کنترل ابزار نوشتن از تمام وظایفی که دستان در چارچوب هماهنگی دست و چشم به انجام میرساند، دقیقتر و پیچیدهتر است و حتی نسبت به هنر نقاشی و یا سایر هنرهای دستی تعالی چشمگیر دارد و این حتما بر ساختار شناختی خطاط تاثیر میگذارد چون تجربه چنین سطحی از کنترل در بین انسانها بسیار نادر است. این را با استاد نریمان در میان گذاشتم و ایشان تاریخ تجربه هنری خود را با من در میان گذاشتند. اینکه در نوجوانی احساس میکردند خطشان خوب است و دو سه سالی خودسرانه تمرین میکردند. تا اینکه تصادفا با نظام العلماء که خطاط تیتر روزنامه اطلاعات بود ملاقات کردند و بعد به کلاسهای استاد امیرخانی راه پیدا کردند. در انجمن خوشنویسان با اساتیدی چون استاد کاوه و استاد سلحشور برخورد داشتند بعد به کارسوقی ماهانه که در آن اساتید خط جمع میشدند و راجع به آثار صحبت میکردند، راه پیدا کردند. در این جلسات استاد خروش، استاد شجریان، استاد قمشهای، استاد میرخانی و استاد فرادی در میان جمعی از سایر اساتید حضور داشتند. بخصوص استاد فرادی روی ابزار بسیار مسلط بودند. از جمله، قلم تراش، قلم، قدزن، کاغذ، مرکب و مانند آن. و در این جلسات ، این بحث که خوشنویسی هنر است یا تکنیک مطرح شده بود. نگاه اساتید عموما این بود که اگر چه خوشنویسی در قسمتهایی هنر را به خودش نزدیک میکند اما به عنوان یک فن بهتر شناخته میشود. مثلا کسی که کفش میدوزد، همیشه میتواند آن اندازه و آن فرم را بازسازی کند. این کار اگر بخواهیم این طور نگاه کنیم که به هنر آن را نزدیک ببینیم، میتواند جنبههای هنری هم داشته باشد. اینکه خوشنویس چند تا "ن" را مثل هم مینویسد، خودش یک هنر است اما اینکه آن را مینویسید در عین اینکه قواعد را اجرا میکند یک فن است. اینکه سبک پیدا کند و شیوه پیدا کند و شیوهای متفاوت با شیوه دیگران بسازد، این بخش هنری آن است. بنابراین کلمه کلیدی در اینجا خلاقیت هنری است. در واقع، خوشنویس به عنوان هنرمند قوانینی خلق میکند و خود را ملزم به رعایت آن قوانین مینماید. پس از لحاظ ترتیب اول خلق هنری اتفاق میافتاد و بعد جنبه تکنیکی آن مطرح میشود. اما نزد یک هنرآموز تازهکار، اول با تکنیک برخورد میکند و بعدها نوبت به خلق هنری میرسد.
2- خلق قانون در کنار رعایت قوانین
این صرفا در مورد خوشنویسی یا رشتههای هنر نیست. بلکه در هر معرفتی این اتفاق میافتاد. آیا هر کسی که نقاشی میکشد هنرمند است؟ آیا هر کسی که خوشنویسی یا مجسمهسازی یا نگارگری میکند هنرمند است؟ در تمام این رشتهها هنر آموز از یادگرفتن و تقلید کردن شروع میکند و از کار بزرگان کپی میکند این یعنی مهارتهایی را یاد میگیرد. پس با یاد گرفتن فن شروع میکند. و این ربطی با شاخههای مختلف هنر یا معرفت ندارد. اما همین هنرورز، از مرحلهای به بعد چیزی از وجود خودش در کار وارد میکند. یک معنویتی بدست میآورد. به محض اینکه فعل خلاقانه اتفاق افتاد میشود هنرمند. اما تعداد هنرمندان کم است. تعداد کسانی که نامشان ماندگار میشود هم بسیار کمتر است. به کسی که تقلید میکند نمیتوان هنرمند گفت. در ریاضیات هم شبیه این است. آیا هر کسی که ریاضیات میورزد هنر و خلاقیت دارد؟ این شبیه همان مسئله علم حصولی و علم حضوری است. مراتب علم حصولی را خیلیها طی میکنند. اما علم حضوری را عده بسیار نادری بدست میآورند. با این اوصاف که گفتیم چیزی که با یادگیری فن دست خوشنویس را میگیرد، شیوه یا سبک کار است. اما هر هنرمندی میتواند به آن هنر اضافه کند. و یا شیوه خودش را بسازد. برای مثال، شیوه استاد امیرخانی متمایز است. و مهم این است که این شیوه جدید پس از قدرتنمایی در آن فنون پیشین خلق شود. اینجاست که مولفههای اجتماعی خلق هنری مطرح میشود. خوشنویس باید در جمع اساتید خط جایگاهی بدست آورد که شیوه ابداعی او بتواند پذیرش اجتماعی بدست بیاورد که به آن خواهیم پرداخت. خلق قانون و بعد رعایت قوانین خلق شده ایجادی شناختی را هم دربر میگیرد. هنر خوشنویسی عادتی است که در ذهن و فیزیک دست فرم میگیرد. حتی برای کسی که خوشنویس نیست و یادداشت برمیدارد این اتفاق طبیعی، شرایطی در ذهن و فرم دست اتفاق میافتد که توسط ذهن رصد میشود. این طور است که اجرای قوانین درونی میشود.
3- خلاقیت هنرمند
در خوشنویسی کسانی هستند که از خود خلاقیت نشان میدهند، ماندگار نمیشود هر خط شان و منزلت لازم برای ماندگاری را ندارد. در مورد ریاضیات هم همینطور است. همه ریاضیکاران آن شان را ندارند. صاحب شان و منزلت آن علوم حضوری شدن بعد از دستیابی به علم حصولی کار هر کسی نیست. استاد امیرخانی هم بعد از این که استاد کامل خط شکسته شدند و به درجه نخبگی رسیدند، توانستند رویکردها و شیوههایی را تغییر دهند. قدرت و تسلط ایشان بر هنر خود در کنار پرکاری و شهامت ایشان را موفق کرد چیزهایی را به خط شکسته اضافه کنند. مثلا در هنر خوشنویسی، به خصوص در قطعهنویسی، در چلیپا دو تا کشیده را جایز نمیدانستند. کسانی میتوانستند این رویه را تغییر دهند که صاحب فن، پرکاری و سابقه باشند. چه اشکالی هست که تابلو را بشکنند. استاد امیرخانی در قطعهنویسی و ترکیبیات چیزهایی را بوجود آورد و بقیه تبعیت کرده و اکنون شیوه شده. قواعدی در خوشنویسی هست که شاید در نقاشی نباشد و در ریاضیات به آن نزدیک باشیم. مثلا الف سه نقطه کشیده میشود. حس ما نسبت به ریاضیات هم همین است. گذشته از اینکه هنر بخشی، رها شدن از قواعد است، در خوشنویسی خودمان را میبریم در چارچوب قانون. مثل واحد قطر قلم نسبت به طور عرض، اندازه یا شیوه کار. این طرز فکر از زمان آموزش شروع میشود که چطور میخواهی این را با قواعد جلو ببری و بعد بتوانی قواعد را بشکنی و بعد برسی به بعد هنریاش. استاد نریمان فرمودند: وقتی استاد امیرخانی به من سرمشقی میداد یک هفته فرصت داشتم روی آن کار کنم. یک هفته را که شروع میکردم اول خیلی راحت بود. اما به جایی میرسید که فکر میکردم کار بسیار سخت شده است. گذری از سادگی به پیچیدگی و بعد بازگشت به سادگی و زیبایی وجود دارد. در سن و سال جوانی کار را سادهتر میدیدم و دنبال زود به نتیجه رسیدن بودم. شروع میکردم و جلو میرفتمم که کمکم شرایط سختتر میشد. دیدن نظرات ظریف و پنهان کمکم مرا به درون آن شرایط میکشاند و به عمق آن راه پیدا میکردم. فشار قلم، مقدار مرکب، نوع کاغذ کمکم مهم میشدند. همه اینها دست و بال هنرجو را میبندد چون همه این نکات را باید یکی یکی رعایت کند. بنابراین قوانین مراتب دارند، پیدا و پنهان دارند. همه در دسترس یک هنر جوی تازه کار نیستند.
4- مولفههای اجتماعی خلق هنری
استاد نریمان تعریف میکردند وقتی در دبیرستان بودم خیلی علاقمند بودم که خوشنویس کلمه اطلاعات در تیتر این روزنامه چه کسی بوده است. در یکی از مسابقات روزنامهنگاری با استاد نظام العلماء که خوشنویس این تیتر بود آشنا شدم. خوشنویسی چشم نوازی و زیبا سازی در کلام را با خود دارد. خانم آلادپوش داستان علاقهمند شدن خود را به چنین بیان کردند که علاقه ایشان به خاطر ادبیات بودو در عاشقانهها و عارفانههای مولانا، عطار، حافظ. حط باید شوق و طرب را نشان دهد. بین خطوط مختلف خط شکسته آن حال و هوا را میسازد. اینکه خوشنویسی با کلام پیوند خورده این مزیت را نسبت به بقیه هنرهای ایرانی دارد که شعر زبان حال ایرانیان است و این یک ویژگی برجسته در برابر هنرهای دیگر است. همه اینها معرفتهایی هستند. ریاضی، فیزیک، علم، خوشنویسی و هنر همه معرفتهایی هست. کسی که بتواند معرفت را حال و هوا بدهد و از خلاقیت خود به آن اضافه کند، تا ماندگار شود باید از شان و منزلتی اجتماعی برخوردار باشد. بنابراین هم فردی که خلق هنری میکند باید منزلت اجتماعی داشته باشد و هم محتوای این خلاقیت باید در بین مردم جایگاه قبلی داشته باشد. جایگاه محتوا هم به ابعاد هنری مربوط میشود و هم به ابعاد ادبی که بین مردم ایران جا افتاده است. هنرمند بعد از این که قانون خلق میکند ، باید خودش به آن قوانین پایبند باشد. در ریاضیات هم همینطور راست. اینکه قوانین خلق شده باید درونی شوند و ماندگار شوند، برای تاثیر اجتماعی خلق هنری لازم است. اگر هنرمند خودش به هنر خود پایبند نباشد چطور میتواند انتظار داشته باشد دیگران از او پیروی کنند و یک سبک یا شیوه جدید پایهگذاری شود و ماندگاری حاصل گردد؟
5- مراتب قوانین
همانطور که در هنر قوانین مراتب دارند و پیدا و پنهان دارند، در ریاضیات هم سلسله مراتبی از قوانین وجود دارند. برای مثال برای کسانی که کارشان محاسبه است. استانداردهای بین ریاضیدانان رایج است. محاسبات ریاضی انجام دادن هم خوب و بد دارند. کسانی که مسئله حل میکند هم قوانین دارند. گاهی یک روش حل مسئله روشنگر است و گاهی روشنگر نیست و گاهی حتی گمراه کننده است. کسانی که ریاضی انجام دادن را قضیه اثبات کردن میدانند، استانداردهایشان مشهور است ولی استانداردهای پنهان برای اثبات قضایا هم وجود دارد. تئوریپردازی هم قوانینی دارد که هر ریاضیدانی با این قوانین مواجه نمیشود و آنها را یاد نمیگیرد. تا برسد که کسی به حدی برسد که در قوانین تئوریپردازی نوآوری کنند و خلاقیت به کار برد و دست بالای دست ارسطو بگذارد. بالاتر از تئوریپردازی، مهارت پرسشگری است. ریاضیدانانی هستند که با برنامههای تحقیقاتی بلندمدت خود، آینده ریاضی را شکل میدهند و نیز قوانینی برای پرسشگری دارند و این قوانین را تنها ریاضیدانانی که به مرحله پرسش گری ارتقاء یافتهاند میدانند و خود را ملزم میدانند که در پرسشگریهای خود از این قوانین نانوشته پیروی کنند و به ندرت کسی دارای جایگاهی اجتماعی میان ریاضیدانان است که در این قوانین نوآوری کند. اگر هم چنین کند باید خودش از آنها پیروی کند تا فرهنگ این قوانین نو میان ریاضیدانان جا بیفتد. اما مگر یک ریاضیدان بسیار برجسته چند برنامه تحقیقاتی بلندمدت در شاخههای مختلف ریاضیات از خود به جا میگذارد که بتواند هم نوآوری کند و هم در پرسشگری برای جا افتادن قوانین نو، فرهنگ سازی نماید؟ این است که چنین نوآوریهایی به ندرت در تاریخ ریاضیات اتفاق میافتد و بسیاری از آنها هم ماندگار نمیشود، چرا که تعداد زیادی از ریاضیدانان وجود ندارند که متوجه این نوآوریها باشند. اما آنچه وظیفه دیگر ریاضیدانان است کشف این قوانین نانوشته است و این کار نیازمند تمارین ممتد و پوسته است که هر کسی کشش این تداوم را ندارد و باید هنر برای ریاضیدان آنقدر جذاب باشد که به اندازه کافی کشش داشته باشد تا تداوم لازم را از خود نشان دهد.
6- کشف قوانین
استاد نریمان تعریف میکردند که گاهی تا نیمه شب ساعت ۲ یا ۳ یا چهار صبح سر یک کار مینشستم. پدر و مادر به من سر میزند که چکار میکنی ؟ چه مینویسی؟ ولی تا به نتیجهای که برایم رضایتبخش بود نمیرسیدم، دست از کار نمیکشیدم. این تداوم و کشش در خیلی از هنرها شرط نیست. استاد قواعد را میگوید تا مهارت خود را منتقل کند. متعلم شروع به تمرین میکند و سعی میکند قوانین را رعایت کند. اما قواعد در نزد استاد مسیری طولانی را طی کرده تا شکل گرفته و دیدن نمونههای فراوان متعلم را متوجه ریزهکاریهای رنگ، جوهر، جنس قلم نور و غیره میکند تا متعلم هم آن مسیر را دوباره طی کند و آن بار سنگین آرام آرام بر دوشش بنشیند. قواعد در علوم هم شامل مشاهدات فراوان و زحمت کسانی است که آنها را تدوین کردهاند. بنابراین باید متوجه تفاوت این طی طریق و تبعیت کردن از قوانین بود. تجریه به متعلم انتقال داده میشود و او خودش دنبال میکند. هر کسی میتواند با اشخاص دیگر تفاوتهایی داشته باشد و این دقیقا همان جنبهای است که منجر میشود ما کلمه طی طریق را به کار بریم. استاد اگرچه به قانون یا ایدهای رسیده، اما متعلم همیشه میتواند فکر کند او اولین کسی است که مسیر را طی میکند. همه مسیر میتواند نو به نو برای او اتفاق بیفتد. اگر چه شاید دویست سال پیش برای استادی اتفاق افتاده باشد ، اما متعلم دوباره آن را کشف میکند. در ریاضیات و در سایر علوم همینطور است. اگر قرار است متعلم همه مراحل را طی کند، انگار که او خود فاعل اصلی بوده است. بین ریاضی و خوشنویسی و غیره تفاوتی نیست. تفاوتها به اشخاص بستگی دارد. در واقع مسئله اصلی هنرمند بودن است نه هنر. باید به جنبه انسانی آن توجه کرد. شاید بهتر باشد بگوییم، اگر نزدیکتر شویم تفاوتها مشخص میشود. ولی از دور شباهتها بیشتر است. اینکه دانشی تبیین شود یعنی اینکه کسی که طی طریق کرده ساختار بدهد و فرم تبیین شده را مکتوب کند، یعنی طریق و تاریخچه را حذف کند و اتفاقات را پنهان که و یافتههای نهایی را جلو بگذارد. اما در هنر کمتر این طور است.
7- مسئله تداوم کار هنری و انگیزش
اما باید طی طریق طریق کرد تا بفهمیم تبیین و فرمولبندی نهایی چه صدمهای به معرفت میزند. بنابر آنچه گفتیم نباید اجازه داد زود به مرحله تبیین و انتقال برسیم. تا جای ممکن باید در برابر تبیین مقاومت کرد. تمام قوائد و قوانین نزد هنرمندی که هنری ارائه نکرده، ولی کار هنری میکند، قواعد را اجرا میکند و کمکم ملکه ذهنش میشود، آثار هنری را عینا دوباره خلق میکند، سر آخر باعث میشود که آنقدر تبحر پیدا کند که یک چیزی را تغییر دهد. اما به زبان خوشنویس خلاقیت چیست؟ میرسیم به جایی که فن، تبحر و کارایی میرسد به یک شیوه. شیوه که شکل گرفت، میگوییم هنر. یعنی خلاقیت اتفاق افتاده است. شیوه استاد اصفهانی، شیوه استفاد کلهر، شیوه استاد امیرخانی متفاوتند ولی قوائدشان یکی است. سبک که ابداع شد، آن بخشی که نیاز به مکتوب کردن آن نیست، آن حس و حالی که هنرجو میتواند کشف کند، میتواند زاییده هنر بعدی باشد. یک تفاوت اصلی بین ریاضیات و خوشنویسی هست و آن اینکه هر کسی، با هر علمیو با هر ایدئولوژی، و یا هر سطحی از داشتن میتواند زیبایی خوشنویسی را درک کند، حتی کسی که فارسیزبان نباشد. محققان سوئیسی و ژاپنی زیبایی را میبینند. اما زیبایی ریاضیات را کسی درک میکند که آن را میورزد. خوشنویسی، نقاشی، موسیقی فرقشان در این است که همه میتوانند زیبایشان را درک کنند. اینطور نیست که اصل زیبایی را کسی که مینویسد بفهمد. هنر فاخر خوشنویسی، نقاشی و موسیقی به این دلیل ارج دارد که ما در عالم ازل زیباییها را دیدهایم و درک کردهایم و وقتی هنر ناب را میبینیم، میفهمیم که سرشت ما به آنها آشناست:
ما همه اجزای آدم بودهایم
در بهشت این لحنها بشنودهایم
گرچه بر ما ریخت آب و گل شکی
یادمان آید از آنها اندکی
ناله سرنا و تهدید دهل
چیزکی ماند بدان ناقور کل
پس خلق ریاضی مخاطبش همه نیستند و زیبایی و لذتش را همه درک نمیکنند.
8- تفاوتهای هنر ریاضی با هنرهای کلاسیک
بعضی از زیباییها این طور هستند که هم میتوانند بلافاصله از آن درکی داشته باشند ولی درک بعضی از زیباییها مقدماتی میخواهد و مراتبی هم دارد. بعضی از ابتدا زیباییاش روشن است ولی برای برخی باید جلوتر هم رفت و جاهای دیگر را هم دید. پس ممکن است همه اینها هنر فاخر باشند ولی برخی مقدمات لازم داشته باشند. پس لذت بردن از هنر هم به یک معنی مراتبی دارد. چشمیکه در درک زیبایی ورزیده است و با چشم مبتدی فرق میکند. گوشی که در درک زیبایی ورزیده است با گوش مبتدی فرق میکند. در ریاضیات هم همین است. عقلی که در درک زیبایی ورزیده است با عقل مبتدی فرق میکند. این هم خودش نکته مهمیاست اسباب و ابزار درک زیباییهای هنرهای کلاسیک گوش و چشم است، اما اسباب و ابزار درک هنر ریاضیات عقل ساختارساز و ساختارشناس است. عقل ساختارساز است و میتواند ساختار زیبا خلق کند و هم ساختارشناس است. اما چشم نمیتواند زیبایی بصری خلق کند و این کار را دستها انجام میدهند. یا گوش نمیتواند صوت و لحن زیبا بیافریند و این کار را حنجره انجام میدهد. حتی بشر دستگاههایی ساخته که با دست بتوان توسیقی آفرید که آن را ساز مینامند و از ساختن میآید، یا ارغنون یا ارگ که از ارگان میآید یا از ابزارهایی برای خلق تصویر استفاده میکند. حتی در عصر اطلاعات کامپیوتر میتواند موسیقی خلق کند و تصویر بیافریند اما نمیتوانیم دستگاهی بسازیم که مانند عقل ساختارساز باشد و یا مانند عقل ساختارشناس باشد. همانطور که نمیتوان دستگاهی ساخت که زیبایی بصری را بفهمد یا زیبایی اصوات و الحان را بشناسد. اما خلق هنری هم چه در تصویر و چه در لحن و چه در ساختار کار هر کسی نیست. کسی میتواند به شیوه برسد که به قدرت رسیده باشد. خیلیها به شیوه میرسند ولی ماندگار نیست. ممکن دست شیوه درستی نباشد. مورد پسند قرار گرفتن و اشاعه شیوه و اینکه چقدر میتواند در ماندگاری یا فراموش شدن یک شیوه نقش داشته باشد، یا اینکه برخی جرقهای از خلاقیت را شروع میکنند ولی تکمیل کننده نیستند، پس از این سخن خواهیم گفت.
9- مراتب لذت بردن از هنر
لذت بردن از هنر به لذت بردن از زیبایی منحصر نمیشود. بلکه لذت بردن از انجام دادن و حتی لذت بردن از خلق کردن هم اهمیت بسیاری در تداوم کار هنری و انگیزش هنرجو دارد. مراتب انجام دادن ریاضیات فراوانند و خلق هنری در هر یک از این مراتب معنای مخصوص به خود را دارد. ریاضیدانان بسیاری در این مراتب از انجام دادن ریاضیات لذت میبرند و هر چه این مراتب مجردتر میشود ریاضیدانان کمتری پیدا میشوند که تجربه خلق هنری را در آن مراتب چشیده باشند. به نظر در مورد خلق هنری در هنرهای کلاسیک چنین مراتب تجرید متکثری وجود ندارد. بالاخره بینایی و شنوایی مگر چقدر اجازه تجرید میدهند؟ اما از طرف دیگر لذت بردن از زیبایی در آثار کلاسیک هنری بسیار در دسترستر است. به طوری که حتی کسانی که هنرمند نیستند یا تجربه هنری ندارند هم میتوانند از آثار هنری کلاسیک لذت ببرند. این نکته وظیفهای بر دوش ریاضیدان میگزارد. او باید زیبایی ریاضیات را به مردم کوچه و خیابان بنمایاند. او باید ریاضیات را پایین بیاورد و مردمی کند. اگر هنرمندان کلاسیک زیبایی ریاضیات را نمیشناسند، این اشکال کار ریاضیدان را نشان میدهد. بلکه مراتب مجردتر زیبایی هنری ریاضیات هم باید پایین آورده شود و در جلوی دید همه ریاضیدانان قرار گیرد. چرا باید این طور باشد که ریاضیدانان مسئله حلکن با زیباییهای خلق هنری تئوریپردازان آشنا نباشند. یا تئوریپردازان با زیباییهای خلق هنری پرسشگران آشنا نباشند یا ریاضیدانان محاسبهگر با زیباییهای خلق هنری ریاضیدانان مسئله حلکن آشنا نباشد؟ همینطور در مورد مراتب مجردتر خلق هنری ریاضیات. ریاضیدانان افرادی درونگرا هستند که در لاک خود فرو رفتهاند. اصلا چون درونگرا بودهاند به دنبال ریاضیات رفتهاند تا ناچار نباشند با مردم بسیاری تعامل کنند و این ریشه تلاش نکردن آنان برای نمایش هنری است.
10- تکمیل خلق هنری
کسانی هستند که شیوهای را شروع میکند ولی تکمیل کننده نیستند. اشخاص دیگری میآیند و آن را تکمیل میکند. استاد امیرخانی شیوهاش از شیوه استاد کلهر نشات گرفته و آن شیوه را تکمیل کرده است. خیلیها اگر به شیوه استاد امیرخانی دل بستهاند به خاطر این است که صد سال پیش استاد کلهر شیوهای داشته که خیلی اساتید دنبالش نکردند ولی خیلیها پیروش بودند. اما چرا در آن دوره شیوه استاد کلهر جا نیفتاد، باید دلایلش را مطالعه کرد. اساتیدی با این تغییر مقاومت کردند. مقاومت میتواند یک جریانی را متوقف کند. این جا نیاز به قدرت نهایی صاحب شیوه هست. در طول تاریخ ریاضیات هم همینطور بود. روحیه محافظهکاری باعث شده ظهور هندسههای نااقلیدسی به تعویق بیفتد. پسند مردم در گذر زمان و در دراز مدت خودش را نشان میدهد. شیوه ناب بالاخره ماندگار میشود. اگر چند صباحی قبول عام یک شیوه به تاخیر بیفتد چون یک سری افراد جسارت آن را ندارد، بالاخره حقیقت بروز پیدا میکند و خود را نشان میدهد. شاید هم مقاومت یک جایی پرونده یک شیوه را ببندد و دیگر اشاعه پیدا نکند. آمد و نیامد دارد. شیوههایی بوده مثل شیره عبدالمجید که اشاء پیدا نکرده چون خیلی شیوه سختی بود. همه سعی کردند آن را ساده کنند. مثلا استاد کابلی تلاش بسیاری کرد که سبک او را ساده کند. عبدالمجید سی ساله بود که از دنیا رفت. سبکش آنقدر قشنگ بود و انقدر فرم داشت که به سختی خوانده میشد. اما دیگران کمکم آن را خلاصه کردند و سبک کردند. عبدالمجید کارهای عجیب و غریب بسیاری داشت. برای تکمیل کار او نیاز به سادهسازی بود و تکمیل یک شیوه و سادهسازی آن زمانبر است. ممکن است سالها و حتی دهها طول بکشد تا یک سبک کامل شود و حاصل نهایی لزوما به نام خالق اولیه آن نیز نخواهد بود. مردم ممکن است نام هنرمندی را فراموش کند و متخصصان فقط او را بشناسند اما هنر او ماندگار بماند.
11- تاثیر گذر زمان
مراتب قانون با مراتب کشف مرتبط هستند. مکاشفه و شهود در ریاضیات بیشتر از خوشنویسی است. نه لزوما عمیقتر، اما بیشتر. ریاضیدانان خودشان چنین میگویند که ما قوانین را کشف میکنیم. بخشی از هنر همین تداوم است که کشف هنری در بستر این تداوم اتفاق میافتد. یعنی در بستر زمان است که کسی که کار هنری میکند کمکم به این حس و حال میرسد که میتواند از آن لذت برد و چون این لذت فردی است و نیاز به کسی، چیزی و ابزاری نیست. همیشه هنرمند آن را با خودش دارد مثل هنر آواز. خوشنویسی هم این تداوم را دارد. بخصوص اگر با ادبیات همراه باشد و هرمند دانش ادبی داشته باشد که تکمیلکننده کار هنری است. اگر هنرمند به درجهای برسد که کسی جرات نکند قلمفرسایی کند و اثر بگذارد، لذتی به دست میدهد که خودش تداوم را نتیجه میدهد. در هر کاری آنچه باعث تداوم میشود لذت است. ریاضیدان واقعی هم کسی است که شوق دارد و خود را در برابر خیل ندانستهها مییابد. این شوق، شوق و لذت یادگیری است. ولی خوشنویس به چنین انگیزهای نمیرسد. علاوه بر لذت و شوق در هر دوی ریاضیدان و خوشنویس، میل به جستجو و رسیدن به ندانستهها و حل نشدهها و کشف حقیقت برای ریاضیدان باعث کشش مضاعف است. برای هنرمند خلق باعث کشش است که برای ریاضیدان هم خلق لذت بخش است. اما پیاده کردن قوانین هم حساب و کتاب دارد. هم در خوشنویسی چنین است و هم در ریاضیات. برای ریاضیدان قوانین جدید باید با قوانین قبلی سازگار باشد و هماهنگی با همه آنها وجود داشته باشد و این نیاز به یک نگاه کلنگر دارد. در مورد خوشنویسی لزوما این هماهنگی با سنت وجود ندارد. که البته پدیده جدیدی است و قبلها چنین نبوده است.
12- تکامل تدریجی و ماندگاری هنر
قبل از انقلاب هنر خوشنویسی چهارچوب مشخص و معلومی داشت که الان دیگر چنین نیست. بعد از انقلاب کار هنری از لحاظ کمیت تغییر کرد و شیوههای مختلفی را اساتید به کار بردند که موجب تغییرات بیشتر شدند. عنوانهای خطوط جدید بسیارند و به نظر با هیچ اصولی تطابق ندارند و نمیتوان هم گفت آیا ماندگار میشوند. این به ارتباط خوشنویسی با گرافیک هم مربوط میشود که باید در جای دیگری به آن پرداخت. این خطوط منشا خود را از نستعلیق یا ثلث گرفتهاند ولی کمکم منشاء خود را زیر سوال میبرند. خطوطی خلق میشود که هم اکنون مورد پسند بسیاری نیست ولی کمکم جا میافتد. اما میتوان دید که کیفیت را یک جورهایی از دست دادهاند. شیوه اگر تکمیل نشود، ماندگار نخواهد شد. تکامل تدریجی باعث ماندگاری میشود. در ریاضیات هم از ایدهای شروع میشود و تکامل تدریجی باعث ماندگاری میشود. اما هنرخوشنویسی و ریاضی هر دو به شخص ربط دارند. شیوه توسط آن فرد ماندگار میشود و بعد از فوت او تمام میگردد. امیر خانی که شیوه کلهر را دنبال کرده و تکامل داده، عدهای دنبالهرو دارد، اما همه با هم تفاوتهایی دارد. در ریاضیات هم چنین است. هر یک از خلاقیتهای ریاضی هیلبرت را یکی از شاگردانش زنده نگه داشت. اما شاگردان هم صاحب سبک خود بودند. از طرفی ریاضیات هیلبرت بود که زنده میماند. از طرفی روح هنری دیگران بود که نشو و نمای آن را مدیریت میکرد. هم روح هنری هیلبرت بود که زنده میماند و هم روح هنری دیگران در کار بودند. در هنر کلاسیک هم آثار هنری همینطور هستند. روح دارند و زنده هستند. حال شما میخواهید بگویید که این روح خالق این آثار است، یا بگوید روح کسانی است که بر خالق اثر تاثیر گذاشته، یا اگر دوست دارید بگویید اثر هنری روح مستقل خودش را دارد و زنده است و حیات دارد. فرقی نمیکند.
13- در ساختار شناختی هنرمند چه میگذرد؟
اولین بار که متوجه اهمیت خوشنویسی در میان هنرهای کلاسیک گردیدم به این نکته توجه کردم که کنترل حرکتی خوشنویس بر قلم خطاطی در بین ابزارهایی که هنرمندان به کار میبرند بینظیر است و به این که چنین کنترل دقیقی چه تاثیری بر مغز و شبکه عصبی و هماهنگی دست و چشم میتواند بگذارد و بر این اساس چه تاثیری بر ساختار شناختی خطاط میگذارد توجه کردم. هر چند که صحبتهای اساتید فن خوشنویسی نشان داد که ایشان اثر هنری خود را در بستر زمان و در حال خلق شدن نمیبینند و به فلسفه بودن بیشتر نظر دارند تا فلسفه شدن با این حال گمان میکردم این مراحل دقیق خلق کردن باید تاثیر پررنگی بر شناخت هنرمندان خوشنویس داشته باشد. این مسئله باید به صورت کمرنگتری در ذهن یک نقاش هم اتفاق بیافتد چون نقاش در بستر زمان طولانیتری هم اثر خود را خلق میکند و مراحل آن در ذهن او باقی میماند. شاید خطاط پیش از نوشتن همه نتیجه نهایی خلق هنری خود را در ذهن مجسم کرده باشد، اما در مورد نقاش عموما نمیتواند چنین باشد چون حجم جزئیات بسیار زیاد است و نقاش تنها میتواند کلیاتی را در ذهن خود از پیش ترسیم کرده باشد. این است که دیدن و توجه کردن به فرآیند خلق هنری در بستر زمان برای نقاش بسیار آسان میشود. یک مجسمهساز برجسته نیز آنچه در داخل سنگ تخیل میکند برایش پررنگ است و کاری که میکند زدودن زواید از اثر هنریای است که در ذهن خود ثبت کرده است و آن را در داخل سنگ تخیل میکند. پس فرآیند خلق هنری برای مجسمهساز بیشتر شبیه خوشنویس است تا نقاش. البته اگر در عمل از یک نقاش بپرسید، او هم خواهد گفت که بیشتر به نتیجه نهایی نظر دارد و فرایند خلق هنری را چندان در ذهن خود مرور نمیکند. این نکته برای یک ریاضیدان هم صادق است. ریاضیدان هم پس از خلق هنری به نتیجه نظر دارد و فرآیند خلق هنری و مسیری که طی کرده و شکستهایی که در این مسیر تجربه کرده است را عمدتا فراموش میکند و در ذهن او پررنگ نیست. اگر چه این مسیر خلق هنری است که بیشترین تاثیر را بر ساختار شناختی هنرمند میگذارد ولی گویی خود هنرمند متوجه این نکته نیست.
14- فرم و محتوا در فلسفه هنر
آنطور فهمیده شده که خیلی از خوشنویسان در وهله اول به فرم فکر میکنند و نه محتوا. حتی در نگاه اول به معنی بیت هم فکر نمیکنند. حتی گاهی مصرعی از بیتی را مینویسند که به وضوح ناقص است ولی از لحاظ نرمی و کمپوزیسیون خوب در میآید. ولی اگر دو بیت را مینوشتند خوب در نمیآمد. این چیزی است که حتی گاهی متن را بدون نقطه مینویسید به طوری که خودشان نمیتوانند آن را بخوانند. این فکر کردن به فرم و اولویت دادن به فرم در هنرمندان بسیار برجسته است. اما ممکن است از فرم به معنا برسند و معنای جالبی از آن در بیاید. حرکت از مفاهیمی نیست که در وهله اول مورد توجه خوشنویسان باشد. اما چیزی دیگری هست که برای خوشنویس مهم است که بسیار شبیه آراء گروتندیک است. خود اشیاء نیست که برای آنان مهم است. آنچه مهم است اینکه چطور اشیاء کنار هم قرار بگیرید و زیبایی خلق کنند. همین نکته از دید یک شاعر کنار هم قرار گرفتن کلمات را طوری دیگر زیبا میبینید و از دید موسیقیدان کنار هم قرار گرفتن نتها طوری دیگر زیبا دیده میشود. برای مثال در آراء سایه شنیده میشود که او برای کلمات رنگ و حرارت میبیند و آنها را با توجه به این ابعاد کنار هم قرار میدهد. حتی گاهی خطاط کلماتی بدون ربط را کنار هم قرار میدهد تا زیبایی خلقت کند. فکر کردن به کومپوزیسیون و فکر کردن به نگاتیو در خودآگاه هنرمندان بسیار پررنگ است. برای کسانی که تربیت هنری ندارند فکر کردن به نگاتیو در ذهن نمیآید. مثلا برای موسیقیدانان بخشی از شنیدن موسیقی گوش کردن به قامهای سکوت است، به جای شنیدن گامهای نواختن. این یک تربیت خاص است که هنرمندان دارند. یا هیچکاک در برابر آراء منتقدی که درباره فیلم طناب صحبت میکرد گفت من به این ایدههای فلسفی فکر نکردم. فقط سعی میکردم فیلمی بسازم که در آن هیچ کاتی به دوربین داده نشود. یا حاتمیکیا در مورد فیلم آژانس شیشهای گفته که بسیار فکر کردم چطور فیلمی جنگی بسازم که در آن فقط یک تیر شلیک بشود. یا صحبتهای سایه درباره آواز شعریان نوعی دیگر از رسیدن فرم به محتوا را به نمایش میگذارد. در ریاضیات اما، فرم در برابر ساختار قرار میگیرد. کلام قصاری از گروتندیک درباره فرم و ساختار به جا مانده که میگوید فرم چیزی است که میتواند به شکل هر ساختاری در بیاید. و این روایتی متفاوت از فرم در برابر محتواست که در ریاضیات اتفاق میافتد.
15- فرم و محتوا در فلسفه ریاضی
کمکم به این سمت نزدیک خواهم شد که نتیجهگیریهای شخصی خودم را بنویسم. در فلسفه ارسطو، روح یک صورت فرض میشود. درک پیروان ارسطو از روح صوری ارسطویی چیزی شبیه به یک سیستم است. اما وقتی با عالم اسم و رسم ملاصدرا مواجه میشویم و آراء ابن عربی راجع به خالق الباریء المصور را میشنویم که آن را مراحل ورود به عالم هستی میبیند، آراء ارسطو را بهتر درست میکنیم. اسم از دیدگاه ملاصدرا همان ساختار از دیدگاه گروتندیک است و رسم از دیدگاه ملاصدرا به عنوان حد و چارچوبی برای فهمیدن همان فرم از دیدگاه گروتندیک و همان صورت از دیدگاه ارسطو و ابن عربی است. بنابراین فرم چیزی است که از ساختار مجردتر و بالاتر است. در سایه این آراء میتوان فلسفه فرمالیسم هیلبرت را بهتر فهمید. هرچند که پیروان هیلبرت فرمالیسم را چیزی نمادین و از جنس بازی با نمادها میدانند و آراء هیلبرت را در جایگاه درست خود قرار ندادهاند. اگر در آراء ریاضیدانان بزرگ جستجو کنید و تئوری پردازی آنان را بینید، درک آنان از فرم را بسیار نزدیک ساختار خواهید یافت و آن را چیزی آسمانی نمیبینند. اما پاسخ من این که بسیاری از انسانها به همان چیزی که نزدیک زمین است آسمان میگوید و از عظمت حقیقی آسمان و اینکه زمین در آسمان غوطهور است توجه ندارد. عالم اسم در برابر عالم رسم چیزی مانند زمین در برابر آسمانهاست. آسمانهایی که آسمان دنیا یکی از آنها است و به عظمت همه عالم ماده است. زمین چیزی ناچیز غوطهور در این بینهایت است. معمولا ریاضیدانان تجربهای بسیار زمینی از آسمان دارند. یعنی تجربهای بسیار ساختارمند از فرم دارند و متوجه عظمت عالم فرم در برابر عالم ساختارها نیستند. در مورد هنرمندان هنرهای کلاسیک نیز و آنچه ایشان فرم مینامند و در برابر محتوا قرار میدهند چیری در همان حول و حوش و اطراف محتواست. فکر کردن به فرم مستقل از محتوا برایشان بیش از اندازه مجرد است. همانطور که برای ریاضیدانان فهم فرم مستقل از ساختارها و دور از ساختارها امری غیرممکن مینماید. حتی ریاضیدانان هم در شناخت خود از چنین درجه تجرید بالایی از ادراک برخوردار نیستند. این نکته برجستگی ارسطو، ابن عربی و ملاصدرا به معرض دید ما قرار میدهد.
16- آیا ریاضیات هنر است یا تکنیک؟
بهتر است دقیقتر بپرسیم. آیا ریاضی انجام دادن خلق هنری است با پیروی از تکنیکهای از پیش تعین شده؟ پاسخ اینکه بستگی دارد به کار ریاضی کدام ریاضیدانان نگاه کنیم. آیا ریاضیدانانی که در زمینهای بازی از پیش خلق شده ریاضیات انجام میدهد را مد نظر قرار میدهیم یا ریاضیدانانی که آن زمینهای بازی را خلق کردهاند و جولانگاه اندیشه دیگران قرار دادهاند؟ پس باید گفت نزد اکثری ریاضیات تکنیک است و نزد اقلی خلق هنری است. همانطور که نزد اکثر خوشنویسان خطاطی تکنیک است و نزد اقلیتی خلق شیوهای جدید اتفاق میافتد که آن هم ممکن است ماندگار شود یا نشود. پس بهتر و حقیقتنماتر است اگر به جایی هنر از خلق هنری استفاده کنیم. ریاضیدانان هم خلق هنری را تجربه میکنند. اما خلق هنری ریاضیدانان چندین مرتبه و چندین لایه تجرید و چندین مرحله دارد. خلق هنری برای هنرمندان کلاسیک ساختاری بسیار سادهتر دارد. بنابراین دور نیست اگر خلق هنر ریاضیدانان را با خلق هنری هنرمندان کلاسیک مقایسه کنیم و بگویم ریاضیدانان بزرگترین هنرمندان هستند. اما چرا هنرمندان کلاسیک فراواند، اما ریاضیدانانی که خلق هنری ریاضی را تجربه کردهاند در تاریخ نادر هستند؟ چون مراتب شناختی و مهارتهای ادراکی که خلق هنری ریاضی لازم دارد بسیار فراتر هستند از آنچه یک هنرمند کلاسیک خلق هنری مینامد. تاثیری که یک ریاضیدان خلاق بر تمدن بشری میگذارد هم بسیار فراتر از خلق هنری هنرمند کلاسیک است. خوارزمی کجا و لئوناردو داوینچی کجا؟ خیام کجا و میکل آنژ کجا؟ خواجه نصیرالدین طوسی کجا و مانی نقاش کجا؟ نوآوریهای عالم ریاضی کجا و مکاتب هنری سدههای اخیر کجا؟ حال با این پرسپکتیو که با مقایسه ریاضیدانان و هنرمندان هنر کلاسیک انجام دادیم به سوال هنر چیست برمیگردیم.
17- بازگشت به سوال هنر چیست؟
ارزش انسان به این است که تعریف مشخص شده و از پیش تعیین شدهای ندارد. انسان اشرف مخلوقات است چون مخلوقی است که میتواند خودش را تعریف کند انسان میتواند آن چیزی باشد که در تخیل خود صورت بخشیده است. پس بالاترین خلق هنری خلق انسان است. بزرگترین هنرمندان افرادی مانند کنفوسیوس، بودا، افلاطون، ارسطو هستند، زیر سایه ادیان ابراهیمی بزرگترین هنرمندان کندی، فارابی، ابن سینا، توماس آکوئیناس، غزالی، خواجه نصیرالدین طوسی، سهروردی، ابن عربی، ملاصدرا و مانند آن هستند. بزرگترین هنر، هنر انسانسازی است که ازآن پیامبران و اولیاء الهی است. هنرهای دیگر هم باید زیر سایه همین هنر فهمیده شوند. خلق هنری یک ریاضیدان تا چه اندازه انسانساز است و تا چه اندازه بر ساختار شناختی بشری تاثیرگذار است؟ خلق هنری یک هنرمند کلاسیک تا چه اندازه بُرد دارد؟ بتهون یا موتزارت چه تاثیری بر تمدن بشری گذاشتند؟ فهم ما از انسان را چقدر تعالی دادند؟ استاندارد ما از زیبا زیستن را چقدر بالا آوردند؟ درک ما از زیبایی حقیقت را چگونه رهنها شدند؟ بعد از ایشان ما چه انتظاری از زیبایی حقیقت داریم؟ بعد از آنها ما از بهشت چه میفهمیم که قبلا نمیفهمیدیم؟ نکته اینجاست که پاسخ این سوالات در مورد هنرمندان کلاسیک نیاز به پیش زمینهای ادراکی ندارد و همه پاسخ آن را میفهمند، اما اگر همین سوال را در مورد فیلسوفان شرقی و فیلسوفان یونانی و فیلسوفان ایران اسلامی بکنیم هر کسی پیشنیازهای لازم برای درک سهم آنان در ارتقاء بشریت را نخواهد داشت. حال شما خودتان بفهمید که درباره انبیاء و اولیاء وضع چطور است.
ندارند چشم از خلایق پسند
که ایشان پسندیده حق بسند
دانلود